x تبلیغات
روانشناسی

سوگیری خوش‌بینی: تعریف، نشانه‌ها و مثال‌های واقعی

 

سوگیری خوش‌بینی، که خوش‌بینی غیرواقعی یا خوش‌بینی مقایسه‌ای نیز نامیده می‌شود، یک سوگیری شناختی است که در آن افراد معتقدند احتمال کمتری نسبت به دیگران در تجربه رویدادهای منفی دارند.

این سوگیری باعث می‌شود افراد احتمال نتایج مثبت برای خود را بیش از حد تخمین بزنند در حالی که خطرات یا رویدادهای منفی مانند بیماری، تصادفات یا ضررهای مالی را دست کم می‌گیرند. این یک پدیده گسترده است که فراتر از جمعیت‌شناسی است و در حدود ۸۰٪ از افراد مشاهده می‌شود، به جز موارد بسیار کمتر در افراد مبتلا به افسردگی.

چرا فکر می کنیم اتفاقات بد برای ما رخ نمی دهند؟

مردم به دلیل سوگیری شناختی به نام سوگیری خوش‌بینی، تمایل دارند فکر کنند که اتفاقات بد برایشان رخ نخواهد داد. این سوگیری باعث می‌شود افراد باور کنند که احتمال کمتری نسبت به دیگران در مواجهه با رویدادهای منفی مانند تصادفات، بیماری‌ها یا شکست‌ها دارند. همچنین به آن خوش‌بینی غیرواقعی یا خوش‌بینی مقایسه‌ای گفته می‌شود.

دلایل مختلفی توضیح می‌دهد که چرا سوگیری خوش‌بینی رخ می‌دهد:

  • وضعیت نهایی مطلوب: افراد می‌خواهند احساسات مثبت و امید خود را حفظ کنند، بنابراین به طور ناخودآگاه نتایج مطلوب را بیش از حد ارزیابی می‌کنند و خطرات را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند تا رفاه و عزت نفس خود را حفظ کنند.
  • مکانیسم‌های شناختی: مغز اطلاعات مربوط به خود را متفاوت از دیگران پردازش می‌کند و اغلب بیشتر بر عوامل مثبت و قابل کنترل شخصی تمرکز می‌کند.
  • عدم تقارن اطلاعات: افراد معمولاً دانش دقیق‌تری از نقاط قوت، اقدامات احتیاطی و موفقیت‌های گذشته خود در مقایسه با دیگران دارند و این امر باعث می‌شود که ریسک شخصی خود را نسبت به دیگران کمتر از حد واقعی ارزیابی کنند.
  • خلق و خوی کلی: خلق و خوی مثبت می‌تواند تمایل به سوگیری خوش‌بینی را افزایش دهد، در حالی که خلق و خوی منفی یا شرایطی مانند افسردگی آن را کاهش می‌دهد.

شانس در زندگی، ۴ قانون کلیدی برای خوش شانسی در زندگی

این سوگیری می‌تواند با ایجاد انگیزه برای پشتکار و کاهش اضطراب، سازگارانه باشد، اما همچنین می‌تواند منجر به رفتارهای پرخطر و نادیده گرفتن اقدامات احتیاطی لازم شود، زیرا افراد آسیب‌پذیری خود را در برابر پیامدهای بد دست کم می‌گیرند(منبع)(منبع).

نمونه های خوش بینی غیرواقعی

در اینجا چند نمونه واقعی از خوش‌بینی غیرواقعی (سوگیری خوش‌بینی) آورده شده است:

  • خطرات سلامتی: افراد سیگاری ممکن است باور داشته باشند که با وجود شواهد علمی که نشان دهنده خطر بالای ابتلا به سرطان ریه یا سایر بیماری‌های مرتبط با سیگار کشیدن است، کمتر از سایر سیگاری‌ها احتمال ابتلا به سرطان ریه یا سایر بیماری‌های مرتبط با سیگار کشیدن را دارند. افراد اغلب احتمال ابتلا به بیماری‌های جدی خود را دست کم می‌گیرند در حالی که چنین خطراتی را در جمعیت عمومی تصدیق می‌کنند.
  • تصمیمات مالی: سرمایه‌گذاران اغلب فکر می‌کنند سرمایه‌گذاری‌های بازار سهام آنها از میانگین عملکرد بهتری خواهد داشت و احتمال ضرر آنها کمتر است، که منجر به اعتماد به نفس بیش از حد و رفتارهای پرخطر مانند عدم تنوع بخشیدن به سبد سهام خود می‌شود. در طول بحران مالی سال ۲۰۰۸، بسیاری از صاحبان خانه به طور غیرواقعی فرض کردند که ارزش املاک همیشه افزایش می‌یابد و در نتیجه با سقوط بازار، سلب مالکیت گسترده صورت گرفت.
  • ایمنی شخصی: افراد معمولاً معتقدند که کمتر از دیگران احتمال دارد که قربانی جرایم یا تصادفات شوند، مانند کسانی که برای اولین بار از بانجی جامپینگ استفاده می‌کنند و فکر می‌کنند که کمتر از سایر پرش‌کنندگان در معرض خطر آسیب هستند.
  • کارآفرینی: کارآفرینان مشتاق اغلب شانس موفقیت استارتاپ خود را بیش از حد تخمین می‌زنند، علیرغم اینکه داده‌ها نشان می‌دهند درصد بالایی از استارتاپ‌ها شکست می‌خورند. به عنوان مثال، مورد ترانوس نشان داد که چگونه خوش‌بینی سرمایه‌گذاران منجر به سرمایه‌گذاری میلیون‌ها نفر در شرکتی با علم ناقص شد که در نهایت به فروپاشی انجامید.
  • زندگی روزمره بیش از حد اعتماد به نفس: مردم اغلب معتقدند که در مقایسه با دیگران، رانندگان ایمن‌تر، بهتری هستند یا احتمال کمتری دارد که با رویدادهای منفی مانند تصادفات رانندگی مواجه شوند، علیرغم اینکه درگیر رفتارهای پرخطری مانند رانندگی بی‌ملاحظه می‌شوند(منبع)(منبع).

 

منبع :سوگیری خوش‌بینی: تعریف، نشانه‌ها و مثال‌های واقعی

سوگیری بدبینی چیست؟ مثال‌های واقعی و کاربردی

 

 

سوگیری بدبینی به تمایل به بیش‌برآورد کردن احتمال رویدادهای منفی و در عین حال دست‌کم گرفتن احتمال رویدادهای مثبت اشاره دارد. این نگرش که انتظار بدترین‌ها را داشته باشیم، یک ویژگی شناختی برجسته افسردگی است و می‌تواند پیامدهای قابل توجهی در سطح شخصی و اجتماعی داشته باشد.

آیا تا به حال در مدرسه دوست درس‌خوانی داشته‌اید که فکر می‌کرده قرار است در هر امتحانی مردود شود؟ در مورد کسی که فکر می‌کند همه از او بدشان می‌آید چطور؟ ما اغلب این را به عنوان یک دیدگاه بدبینانه و بدبینانه به نیمه خالی لیوان، به عنوان یک پدیده روانشناختی ظریف، نامگذاری می‌کنیم. خوشبختانه، تحقیقات گسترده‌ای وجود دارد که می‌تواند به روشن شدن چنین تصورات تاریکی کمک کند(منبع).

چرا ذهن ما همیشه سناریو بد را می سازد؟

ذهن تمایل دارد تا حد زیادی به دلیل یک پدیده روانشناختی به نام سوگیری بدبینی، سناریوهای بدترین حالت را ایجاد کند. این سوگیری باعث می‌شود افراد احتمال نتایج منفی را بیش از حد تخمین بزنند و احتمالات فاجعه‌بار را تصور کنند.

دلیل این امر در مکانیسم‌های بقای تکاملی نهفته است: پیش‌بینی تهدیدها و خطرات احتمالی، حتی اگر بعید باشند، به انسان‌ها کمک کرده است تا آماده شوند و از آسیب دوری کنند. بنابراین، مغز طوری برنامه‌ریزی شده است که به عنوان یک استراتژی دفاعی برای کاهش خطرات، روی سناریوهای بدترین حالت تمرکز کند.

از دیدگاه شناختی، این تفکر بدترین حالت را می‌توان نوعی «بدبینی دفاعی» دانست – استراتژی‌ای که در آن تصور و آماده شدن برای نتایج بد می‌تواند انگیزه حل مسئله را ایجاد کند و باعث شود فرد احساس کنترل بیشتری داشته باشد. با این حال، وقتی بیش از حد شود، منجر به اضطراب و پریشانی می‌شود که به عنوان «فاجعه‌سازی» شناخته می‌شود، جایی که افکار بدون شواهد متناسب به سمت بدترین حالت‌ها می‌چرخند.

از نظر نوروبیولوژیکی، سوگیری بدبینی با فعالیت در نواحی مغزی مرتبط با تشخیص تهدید و تنظیم هیجان، مانند آمیگدال و قشر جلوی مغز، مرتبط است. افرادی که حساسیت بیشتری در این نواحی دارند، بیشتر مستعد تمرکز بر احتمالات منفی هستند(منبع)(منبع)(منبع).

بدبینی و شکاکیت تا اختلالات روانی

به طور خلاصه، ذهن به عنوان یک عملکرد محافظتی و تکاملی برای پیش‌بینی خطر و آماده‌سازی پاسخ‌ها، سناریوهای بدترین حالت را ایجاد می‌کند که با استراتژی‌های شناختی مانند بدبینی دفاعی کمک می‌شود. با این حال، این سوگیری می‌تواند زمانی که منجر به اضطراب مزمن و تفکر تحریف‌شده می‌شود، ناسازگار شود(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).

مثال های بدبینی در روابط و کار

چند نمونه از بدبینی در روابط کاری:

  • یک رهبر پروژه محتاط (لیام) به دلیل ترس از خرابی سیستم، سردرگمی کاربر یا موفقیت رقیب، علی‌رغم بازخورد مثبت و آزمایش کامل، عرضه محصول را به تأخیر می‌اندازد. بدبینی او باعث از دست رفتن فرصت‌های بازار و پیشرفت کند می‌شود.
  • مدیران بدبین که بر نتایج منفی و مشکلات احتمالی تمرکز می‌کنند، می‌توانند با نادیده گرفتن دستاوردها، کاهش انگیزه و ایجاد محیطی که کارمندان احساس می‌کنند تلاش‌هایشان کم‌ارزش و بیهوده است، روحیه تیم‌ها را تضعیف کنند.
  • روابط تجاری که در آن یک طرف به طرف دیگر به سوءاستفاده یا فرصت‌طلبی مشکوک است، ممکن است به جای رویارویی، با استعفا و سکوت واکنش نشان دهد. با وجود نارضایتی، روابط به دلیل وابستگی به منابع ادامه می‌یابد و منجر به وخامت منفعلانه رابطه می‌شود.
  • سوگیری بدبینی در تصمیم‌گیری می‌تواند منجر به احتیاط بیش از حد و تخمین بیش از حد ریسک‌ها شود و باعث از دست رفتن فرصت‌های نوآوری یا رشد در مشارکت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های تجاری شود.
  • ارتباط بدبینانه در تیم‌ها می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی، ترس از به اشتراک گذاشتن نظرات مخالف و همسویی ضعیف اهداف، افزایش درگیری‌ها و کاهش بهره‌وری شود.

 

از بدبینی و شکاکیت تا اختلال شخصیت پارانوئید و شخصیت مرزی

این مثال‌ها نشان می‌دهند که چگونه بدبینی در روابط تجاری به صورت نگرانی بیش از حد، رفتار محتاطانه، قطع ارتباط و کاهش اعتماد بروز می‌کند که همه اینها می‌توانند مانع همکاری و موفقیت شوند(منبع)(منبع)(منبع).

 

منبع : سوگیری بدبینی چیست؟ مثال‌های واقعی و کاربردی

بیزاری از ضرر چیست و چگونه تصمیم‌گیری را منحرف می‌کند؟

 

 

اثر بیزاری از ضرر، یک سوگیری شناختی است که در آن تأثیر عاطفی یک ضرر، شدیدتر از شادی حاصل از سود معادل آن احساس می‌شود. از نظر روانشناسی، از دست دادن چیزی حدود دو برابر درد بیشتری نسبت به لذتی که از به دست آوردن همان مقدار به دست می‌آید، ایجاد می‌کند. این پدیده باعث می‌شود افراد در تصمیم‌گیری، ضررها را بیشتر از سودها بسنجند.

چرا از باختن بیشتر می ترسیم تا از بردن لذت ببریم؟

بیزاری از ضرر در اقتصاد رفتاری به پدیده‌ای اشاره دارد که در آن، افراد یک ضرر واقعی یا بالقوه را از نظر روانی یا عاطفی شدیدتر از یک سود معادل درک می‌کنند. برای مثال، درد از دست دادن ۱۰۰ دلار اغلب بسیار بیشتر از شادی حاصل از یافتن همان مبلغ است.

اثرات روانی تجربه یک ضرر یا حتی مواجهه با احتمال ضرر، حتی ممکن است باعث ایجاد رفتار ریسک‌پذیری شود که می‌تواند ضررهای تحقق‌یافته را محتمل‌تر یا شدیدتر کند(منبع).

ما به دلیل یک سوگیری شناختی به نام اثر بیزاری از باخت، بیشتر از اینکه از برد لذت ببریم، از باخت می‌ترسیم. این اثر به این معنی است که درد روانی از دست دادن چیزی (پول، مقام، روابط) تقریباً دو برابر قدرتمندتر از لذت به دست آوردن مقدار معادل آن است. به عبارت دیگر، در پاسخ‌های عاطفی ما، باخت‌ها بیشتر از بردها جلوه می‌کنند.

توضیح تکاملی این است که حساسیت زیاد به باخت‌ها به اجداد ما کمک می‌کرد تا با انگیزه دادن به آنها برای اجتناب از موقعیت‌های خطرناک و محافظت از منابع، زنده بمانند. از نظر روانشناختی و بیولوژیکی، مغز باخت‌های احتمالی را به عنوان تهدیدآمیزتر از بردهای معادل پردازش می‌کند.

از نظر رفتاری، این امر منجر به تصمیمات ریسک‌گریز می‌شود، جایی که افراد اغلب از ضرر اجتناب می‌کنند یا از آن می‌ترسند، حتی اگر به معنای از دست دادن سودهای بالقوه باشد. همچنین توضیح می‌دهد که چرا افراد ممکن است مدت زیادی به سرمایه‌گذاری‌های از دست رفته خود ادامه دهند یا برای جلوگیری از تحقق ضرر، ریسک‌های غیرمنطقی بپذیرند، رفتاری که به عنوان اثر تمایل شناخته می‌شود.

بیزاری از ضرر، عدم تقارن در تصمیم‌گیری ایجاد می‌کند: افراد ترجیح می‌دهند از ضرر اجتناب کنند تا اینکه سود کسب کنند، و این باعث می‌شود ضرر از نظر روانی تأثیرگذارتر از سود برابر باشد(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).

نمونه های این اثر در زندگی روزمره

نمونه‌هایی از تأثیر زیان‌گریزی در زندگی عبارتند از:

  • تصمیمات مالی: افراد تمایل دارند از فروش سهام زیان‌ده خودداری کنند تا از ضرر فرار کنند، حتی زمانی که فروش از نظر مالی عاقلانه باشد. این به عنوان اثر تمایل شناخته می‌شود.
  • رفتار مصرف‌کننده: محصولاتی که معایب جزئی را در کنار مزایا برجسته می‌کنند، می‌توانند جذاب‌تر به نظر برسند زیرا توجه به نکات منفی کوچک، باعث زیان‌گریزی می‌شود و افراد را در تصمیم‌گیری درگیرتر و متفکرتر می‌کند.
  • اجتناب از ریسک: پس از تجربه ضرر، افراد احتیاط بیشتری نشان می‌دهند و تمایل دارند از گزینه‌های پرخطر اجتناب کنند، شبیه به “اثر اجاق گاز داغ” که در آن یک تجربه بد منجر به اجتناب از موقعیت‌های مرتبط صرف نظر از مزایای بالقوه می‌شود.
  • انگیزه: افراد اغلب انگیزه بیشتری برای جلوگیری از از دست دادن منابع شخصی (پول، جایگاه، زمان) نسبت به به دست آوردن مقادیر معادل آن دارند، که بر انگیزه‌های محل کار و اهداف شخصی تأثیر می‌گذارد.
  • انتخاب‌های روزمره: افراد تصمیمات خود را بر اساس اجتناب از ضرر و زیان به جای دنبال کردن سود، شکل می‌دهند، برای مثال، از تغییر شغل یا سرمایه‌گذاری به دلیل ترس از دست دادن ثبات فعلی، حتی اگر گزینه جدید پاداش‌های بهتری ارائه دهد، خودداری می‌کنند.

 

این مثال‌ها نشان می‌دهند که چگونه بیزاری از ضرر و زیان با سنگین‌تر دانستن ضررها نسبت به سودهای معادل، بر تصمیمات روزانه تأثیر می‌گذارد و منجر به رفتار محتاطانه، اجتناب از ریسک ادراک‌شده و افزایش حساسیت به نتایج منفی می‌شود(منبع)(منبع).

وقتی که ترس از باخت، مانع بردن می شود

ترس از باخت می‌تواند با ایجاد موانع روانی که افراد را از انجام ریسک‌ها و اقدامات لازم برای موفقیت باز می‌دارد، مانع از پیروزی شود. این ترس اغلب به صورت‌های زیر بروز می‌کند:

  • اجتناب از ریسک: ترس از باخت، افراد را در منطقه امن خود نگه می‌دارد و مانع از کاوش فرصت‌های جدید یا فراتر رفتن از مرزهای ضروری برای رشد و موفقیت می‌شود.
  • بی‌تصمیمی: تحلیل بیش از حد و حدس و گمان به دلیل ترس از اشتباه کردن می‌تواند منجر به از دست دادن فرصت‌ها و تأخیر در اقدامات شود و مانع پیشرفت به سمت اهداف شود.
  • خود تخریبی: ترس از عواقب موفقیت – مانند افزایش انتظارات، مسئولیت‌ها یا تغییرات اجتماعی – می‌تواند منجر به رفتارهای ناخودآگاهی شود که دستاوردها را تضعیف می‌کنند.
  • تمرکز بر باخت به جای برد: بیزاری از باخت باعث می‌شود باخت‌ها دردناک‌تر از بردها لذت‌بخش به نظر برسند و پتانسیل شکست، انگیزه تلاش برای موفقیت را تحت الشعاع قرار دهد.
  • بی‌اعتمادی به توانایی‌ها: ترس از باخت می‌تواند باورهای منفی نسبت به خود را تقویت کند و اعتماد به نفس را کاهش دهد و در نتیجه منجر به تردید یا اجتناب از چالش‌ها شود.

منبع : بیزاری از ضرر چیست و چگونه تصمیم‌گیری را منحرف می‌کند؟

چطور سوگیری درون‌گروهی تفکر ما را نسبت به دیگران منحرف می‌کند؟

 

 

سوگیری درون‌گروهی، که به عنوان طرفداری درون‌گروهی نیز شناخته می‌شود، تمایل افراد به ترجیح دادن اعضای گروه خود نسبت به اعضای گروه‌های دیگر است. این سوگیری شناختی بر ادراکات و رفتارها تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود افراد با افراد درون گروه خود رفتار ترجیحی، ارزیابی‌های مثبت‌تر و اعتماد بیشتری داشته باشند، در حالی که اغلب افراد خارجی را حذف یا بی‌ارزش می‌کنند.

سوگیری درون‌گروهی می‌تواند از ویژگی‌های مشترکی ناشی شود که حس هویت جمعی ایجاد می‌کنند، مانند قومیت، ملیت، مذهب، طبقه اجتماعی یا حتی وابستگی‌های موقت مانند تیم‌های ورزشی یا گروه‌های کاری.

چرا همیشه گروه خودمان را برتر می‌بینیم؟

دلیل اینکه مردم به طور مداوم گروه خود را برتر می‌دانند، با سوگیری درون گروهی توضیح داده می‌شود، یک پدیده روانشناسی اجتماعی که در آن افراد اعضای گروه خود را نسبت به دیگران ترجیح می‌دهند. این سوگیری از تمایل طبیعی ما به دسته‌بندی خود و دیگران در گروه‌ها ناشی می‌شود و حس تعلق و هویت جمعی ایجاد می‌کند.

این سوگیری عملکردهای مهم روانشناختی و اجتماعی مانند افزایش عزت نفس از طریق ارتباط مثبت با گروه خود، تقویت انسجام گروهی و ترویج وفاداری محافظتی در گروه را ایفا می‌کند.

سوگیری درون گروهی به صورت رفتار ترجیحی، برداشت‌های مثبت‌تر و اعتماد بیشتر به اعضای درون گروه آشکار می‌شود، در حالی که افراد خارج از گروه با تردید یا منفی‌تر دیده می‌شوند. این جانبداری می‌تواند حتی زمانی که تمایزات گروهی بی‌اهمیت یا به طور دلخواه تعیین می‌شوند، رخ دهد و ماهیت ریشه‌دار این سوگیری را برجسته کند. ریشه‌های تکاملی نشان می‌دهد که این سوگیری با تقویت پیوندها و همکاری در گروه‌ها به انسان‌های اولیه کمک می‌کرد تا زنده بمانند، اما در زمینه‌های مدرن، می‌تواند منجر به مزایای ناعادلانه برای اعضای درون گروه و تبعیض علیه افراد خارج از گروه شود.

این سوگیری ریشه در دسته‌بندی اجتماعی دارد، جایی که مردم به طور طبیعی دیگران را به «ما» (درون‌گروه) و «آنها» (برون‌گروه) تقسیم می‌کنند. این سوگیری با افزایش عزت نفس و انسجام گروهی، به عملکردهای روانشناختی کمک می‌کند، زیرا افراد با گروه خود هویت می‌سازند و به دنبال حفظ هویت اجتماعی مثبت هستند. با این حال، سوگیری درون‌گروهی همچنین می‌تواند با ترویج جانبداری نسبت به درون‌گروه و نگرش منفی نسبت به برون‌گروه‌ها، به تعصب، تبعیض و درگیری بین گروهی کمک کند.

فشار گروه دوستان و همسالان در دوره نوجوانی 13-19 سالگی

نظریه‌های مختلفی سوگیری درون‌گروهی را توضیح می‌دهند:

نظریه‌هایی که سوگیری درون‌گروهی را توضیح می‌دهند عبارتند از نظریه هویت اجتماعی، که فرض می‌کند مردم برای تمایز مثبت گروه‌های خود تلاش می‌کنند، و نظریه تضاد واقع‌گرایانه، که بر رقابت برای منابع محدود به عنوان محرک جانبداری گروهی تأکید می‌کند.

  • نظریه تضاد واقع‌گرایانه: گروه‌ها برای منابع محدود رقابت می‌کنند، بنابراین ترجیح دادن گروه خود به تضمین دسترسی به منابع کمک می‌کند.
  • نظریه هویت اجتماعی: افراد با بالا بردن جایگاه گروه خود نسبت به دیگران، به دنبال تمایز مثبت و عزت نفس هستند(منبع)(منبع).

این سوگیری منجر به برتر دیدن گروه خود می‌شود زیرا غرور گروهی، عزت نفس و هویت اجتماعی را افزایش می‌دهد، که اغلب با تحقیر یا بی‌اعتمادی به گروه‌های دیگر، حتی بدون توجیه عینی، همراه است(منبع)(منبع)(منبع).

مثال‌های سوگیری درون‌گروهی در جامعه

  • هواداری ورزشی: هواداران به شدت از تیم‌های مورد علاقه خود حمایت می‌کنند و اغلب تیم‌های رقیب و هواداران آنها را منفی می‌بینند، که گاهی منجر به رقابت و خصومت شدید می‌شود.
  • ملیت و میهن‌پرستی: مردم تمایل دارند افراد هموطن خود را ترجیح دهند و ممکن است کلیشه‌ها یا تعصباتی نسبت به افراد سایر ملت‌ها داشته باشند.
  • گروه‌های اجتماعی: افراد در مدارس یا محل‌های کار گروه‌هایی تشکیل می‌دهند و اعضای گروه خود را ترجیح می‌دهند که می‌تواند بر تعاملات و تصمیمات اجتماعی تأثیر بگذارد.
  • وابستگی مذهبی: پیروان ممکن است اعضای مذهب خود را نسبت به دیگران ترجیح دهند، که گاهی منجر به درگیری‌ها و تنش‌های مذهبی می‌شود.
  • وابستگی سیاسی: مردم نسبت به اعضای حزب سیاسی خود تعصب نشان می‌دهند در حالی که مخالفان را نامطلوب می‌بینند و به قطبی شدن دامن می‌زنند.
  • قومیت و نژاد: جانبداری از افراد با پیشینه قومی یا نژادی یکسان می‌تواند منجر به تعصب، تبعیض و بدتر شدن روابط بین گروهی شود.
  • سوگیری جنسیتی: ترجیح دادن اعضای هم جنس می‌تواند بر ادراکات و فرصت‌ها تأثیر بگذارد و به تبعیض مبتنی بر جنسیت کمک کند.
  • پویایی خانواده: ترجیح دادن برخی از اعضای خانواده نسبت به دیگران در توجه یا منابع، نشان‌دهنده تعصب درون گروهی در سطح شخصی است.
  • تعاملات در محل کار: رهبرانی که افرادی را که پیشینه‌ها یا ارتباطات اجتماعی مشابهی دارند، صرف نظر از شایستگی، ارتقا می‌دهند، بر تنوع و عدالت تأثیر می‌گذارند.

 

منبع : چطور سوگیری درون‌گروهی تفکر ما را نسبت به دیگران منحرف می‌کند؟

آیا اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است؟

 

آیا اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است؟

اختلال دوقطبی، همچنین به عنوان بیماری شیدایی- افسردگی شناخته می شود، یک اختلال مغزی است که باعث تغییرات غیرمعمول در سطح خلق و خو، انرژی و فعالیت می شود. همچنین ممکن است انجام کارهای روزمره مانند رفتن به مدرسه یا معاشرت با دوستان را سخت کند(منبع).

آیا اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است؟

می گویند اختلال دو قطبی بیشتر در بزرگسالان ایجاد می شود.

اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است. این بیماری اغلب در کودکان بزرگتر و نوجوانان تشخیص داده می شود، اما اختلال دوقطبی می تواند در کودکان در هر سنی رخ دهد. همانطور که در بزرگسالان، اختلال دو قطبی در کودکان می تواند باعث ایجاد بیش فعالی یا سرخوشی (شیدایی) به پایین ترین حد افسردگی شود.

آشفتگی های عاطفی و رفتارهای غیرطبیعی بخشی عادی از کودکی و سالهای نوجوانی است و در بیشتر موارد نشانه ای از یک مشکل بهداشت روانی نیست که نیاز به درمان داشته باشد. همه بچه ها دوره های سختی دارند- گاهی اوقات احساس ضعف، تحریک پذیری، عصبانیت، بیش فعالی یا سرکشی طبیعی است. با این حال، اگر علائم کودک شما شدید و مداوم باشد یا مشکلات قابل توجهی ایجاد کند، ممکن است درمان نیازمند بیش از یک مرحله باشد.

منبع : آیا اختلال دو قطبی در کودکان امکان پذیر است؟

آیا قهرمان هستید؟ برونگرا، شهودی، احساسی، ادراک ENFP

 

نوع شخصیت ENFP یکی از 16 نوع مختلف است که توسط شاخص Myers-Briggs Type (MBTI) شناسایی شده است . از افرادی که دارای این نوع شخصیت هستند غالباً مشتاق، کاریزماتیک و خلاق توصیف می شوند. افراد با این تیپ شخصیتی بسیار جذاب ، پرانرژی و مستقل هستند. آنها خلاق هستند و در شرایطی که آزادی خلاقیت و ابتکار را دارند ، بهترین عملکرد را دارند. تخمین زده می شود که 5 تا 7 درصد مردم ENFP باشند.

نوع شخصیت ENFP

مشخصات اصلی ENFP

ENFP مهارتهای بسیار خوبی در افراد دارد. آنها علاوه بر داشتن اشتیاق فراوان ، به دیگران نیز واقعاً اهمیت می دهند. ENFP در درک آنچه دیگران احساس می کنند خوب است. با توجه به غیرت ، جذابیت و خلاقیت خود ، آنها همچنین می توانند رهبران بزرگی شوند .

افراد با این تیپ شخصیتی به شدت از روال عادی بدشان می آید و ترجیح می دهند روی آینده تمرکز کنند. در حالی که آنها در تولید ایده های عالی مهارت دارند ، اما بعضی اوقات کارهای مهم را تا آخرین لحظه به تعویق می اندازند. رویا پردازی ایده ها اما ندیدن آنها تا پایان کار یک مشکل رایج است.

ENFP ها نیز می توانند به راحتی حواسشان پرت شود ، به خصوص وقتی که روی چیزی کار می کنند که به نظر خسته کننده یا غیر الهام بخش است.

ENFP انعطاف پذیر است و دوست دارد گزینه های خود را باز نگه دارد. آنها می توانند خود به خود باشند و بسیار سازگار با تغییرات هستند. آنها همچنین از کارهای روزمره بدشان می آید و ممکن است در بی نظمی و به تعویق انداختن مشکل داشته باشند.

نقاط قوت

  • گرم و مشتاق
  • همدل و دلسوز
  • مهارت افراد قوی
  • مهارت های ارتباطی قوی
  • سرگرم کننده و خودجوش
  • بسیار خلاق

نقاط ضعف

  • نیاز به تأیید دیگران دارد
  • بی نظم
  • تمایل دارد که به راحتی تحت فشار قرار بگیرید
  • می تواند بیش از حد احساسی باشد
  • Overthinks
  • برای پیروی از قوانین می جنگد

شناخت شخصیت زنان بر اساس تیپ های شخصیتی

 

توابع شناختی

هر تیپ شخصیتی از چهار عملکرد شناختی تشکیل شده است که به نحوه پردازش اطلاعات و تصمیم گیری افراد مربوط می شود. این دو عملکرد اول است که بارزترین نقش را در شخصیت بازی می کند. دو عملکرد اخیر نیز در شخصیت نقش دارند ، اگرچه تأثیر آنها فقط در برخی شرایط یا موقعیتها ممکن است بوجود آید.

غالب: شهود برونگرا

ENFP ها به طور کلی بر دنیای امکانات تمرکز می کنند. آنها در تفکر انتزاعی تبحر دارند و ترجیح می دهند روی جزئیات ریز تمرکز نکنند. آنها مبتکر هستند و به آینده توجه دارند. ENFP به جای تمرکز ساده بر روی آنچه هستند ، در دیدن چیزهایی که ممکن است خوب باشد. آنها تمایل طبیعی به تمرکز بر روابط دارند و در یافتن الگوها و ارتباطات بین افراد ، موقعیت ها و ایده ها مهارت دارند.

کمکی: احساس درون گرا

هنگام تصمیم گیری ، ENFP به جای منطق و معیارهای عینی ، ارزش بیشتری برای احساسات و ارزشها قائل می شوند. آنها تمایل دارند که از قلب خود پیروی کنند ، با دیگران همدلی کنند و اجازه دهند احساساتشان تصمیمات آنها را راهنمایی کند. ENFP تمایل زیادی به وفاداری به خود و ارزشهای خود دارند. در یک جهان ایده آل ، جهان آنها با ارزشهای آنها منطبق خواهد بود.

سوم: تفکر برونگرا

این عملکرد شناختی بر سازماندهی اطلاعات و ایده ها به روشی منطقی متمرکز است. هنگام مشاهده اطلاعات ، ENFP ممکن است از این عملکرد برای مرتب سازی داده های متفرقه استفاده کند تا اتصالات را به طور موثر تشخیص دهد. به عنوان مثال ، یک ENFP ممکن است "با صدای بلند فکر کند" در حالی که در حال حل یک مشکل هستند ، تمام اطلاعات را به منظور ایجاد یک فکر ذهنی به راحتی دنبال می کند.

فرومایه: حس درون گرا

ENFP این عملکرد را با مقایسه چیزهایی که در لحظه تجربه می کنند با تجارب گذشته بیان می کند. با این کار ، آنها اغلب قادر به یادآوری خاطرات ، احساسات و حواس هستند که با آن وقایع مرتبط هستند. این اجازه می دهد تا فرد به دنبال الگوها باشد و انتظارات خود را از رویدادهای آینده بر اساس تجربیات قبلی شکل دهد.

ENFP هایی که ممکن است بشناسید:

  • اندی کافمن ، کمدین
  • دکتر سئوس ، نویسنده کودکان
  • سالوادور دالی ، هنرمند
  • الن دجنرس ، کمدین و مجری برنامه گفتگو
  • رون ویزلی ، هری پاتر

 

منبع : آیا قهرمان هستید؟ برونگرا، شهودی، احساسی، ادراک

درمان ACT چیست و چگونه به بهبود زندگی‌مان کمک می‌کند؟

 

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک رویکرد کنش‌گرا به روان‌درمانی است که از رفتار درمانی سنتی و درمان شناختی رفتاری نشات می‌گیرد.

درمان اکت چیست؟

در این درمان مراجعین یاد می گیرند که از اجتناب، انکار و مبارزه با احساسات درونی خود دست بردارند و در عوض، بپذیرند که این احساسات عمیق تر، پاسخ های مناسبی به موقعیت های خاصی است که نباید مانع از پیشروی در زندگی آنها شود.

با این درک، مراجعان شروع به پذیرش سختی های خود می کنند و متعهد می شوند که تغییرات لازم را در رفتار خود ایجاد کنند، صرف نظر از اینکه در زندگی آنها چه می گذرد و چه احساسی نسبت به آن دارند(منبع).

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT therapy) نوعی روان درمانی ذهن‌آگاه است که به شما کمک می‌کند بر لحظه حال متمرکز بمانید و افکار و احساسات را بدون قضاوت بپذیرید.

هدف آن این است که به شما کمک کند تا از طریق احساسات دشوار به جلو حرکت کنید تا بتوانید به جای تمرکز بر روی احساسات منفی، انرژی خود را برای درمان بگذارید. با کمک یک متخصص مجرب، مجموعه ای از مکانیسم های مقابله ای را که به طور خاص برای موقعیت شما طراحی شده است، انتخاب خواهید کرد، که می توانید در طول زندگی خود از آنها برای مدیریت تجربیات چالش برانگیز استفاده کنید(منبع).

 

منبع : درمان ACT چیست و چگونه به بهبود زندگی‌مان کمک می‌کند؟

درمان متمرکز بر شفقت (CFT): رویکردی نوین برای کاهش اضطراب و احساس گناه

 

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یکی از رویکردهای نوین روان‌شناسی است که با پرورش مهربانی، همدلی و شفقت نسبت به خود و دیگران، به کاهش اضطراب، افسردگی و احساس گناه کمک می‌کند. این روش با ترکیب علم روان‌شناسی شناختی و تمرین‌های ذهن‌آگاهی، راهی مؤثر برای بهبود سلامت روان و افزایش آرامش درونی فراهم می‌کند.

درمان CFT چیست؟

درمان CFT بر اهمیت شفقت و همدلی به خود در تعامل با جهان و خود تأکید می کند. CFT از ارزش‌های بودایی سرچشمه می‌گیرد که بر تأثیر شفقت بر شادی دیگران و همچنین شادی شما تأکید می‌کند(منبع).

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یک رویکرد درمانی است که هدف آن کمک به افرادی است که با شرم و انتقاد از خود دست و پنجه نرم می کنند، که اغلب ناشی از تجربیات اولیه سوء استفاده یا بی توجهی است.

CFT به مراجعین می آموزد که مهارت های شفقت به خود و شفقت دیگر را پرورش دهند، که تصور می شود به تنظیم خلق و خوی کمک می کند و منجر به احساس امنیت، پذیرش خود و راحتی می شود. این تکنیک شبیه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است، زیرا به مراجعین در مورد علم پشت ارتباط ذهن و بدن و نحوه تمرین آگاهی ذهن و بدن آموزش می دهد(منبع).

شفقت به خود چیست؟

وقتی برای خود دلسوز هستید، از رنج خود آگاه هستید. شما توجه خود را به درون جلب می کنید تا به افکار و احساسات خود توجه کنید. وقتی با خودمان هماهنگ می‌شویم، قضاوت‌کننده و کنجکاو نیستیم.

بدون دلسوزی به خود، ممکن است با خود بگویید: "باورم نمی‌شود که اینقدر استرس دارم و مدام به اتفاقی که فردا قرار است بیفتد فکر می‌کنم. چرا یک گره احمقانه در شکم من وجود دارد"(منبع).

تکنیک غلبه بر نگرانی ها، دلشوره ها و استرس ها

 

شفقت درمانی برای کودکان

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) شکل نسبتا جدیدی از روان درمانی است. این ترکیبی از عناصر درمان شناختی رفتاری، ذهن آگاهی، و درمان پذیرش و تعهد است تا به افراد کمک کند نگرش دلسوزانه ای نسبت به خود و احساساتشان ایجاد کنند.

این نوع روان درمانی می تواند به ویژه برای کودکان و نوجوانانی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند مفید باشد.

روان درمانی متمرکز بر شفقت یک درمان مؤثر برای کودکان مبتلا به افسردگی است، اگرچه مدت درمان مورد نیاز اغلب به فرد و شرایط آنها بستگی دارد. به طور کلی، یک کودک به طور منظم در جلسات مشاوره و روان درمانی با درمانگر خود در طول هفته ها یا ماه ها شرکت می کند. با کار با روان درمانگر، کودک بینشی نسبت به افکار، احساسات و رفتارهای خود به دست می آورد و گام های عملی برای شروع سفر درمانی خود را می آموزد(منبع).

افسردگی جوانان در مدرسه و دانشگاه

در یک جلسه شفقت درمانی چه میگذرد

مجموعه‌ای از تمرین‌ها که شامل تصاویر شفقت است تا به مراجع کمک کند تا درک درستی از تصویر شفقت خود داشته باشد.

از افراد خواسته می شود تا بیان کنند که تصویر ایده آل آنها از شفقت از دیگری چگونه خواهد بود. ممکن است از آنها بپرسند که از طریق حالات صورت و لحن صدا، شفقت چگونه به نظر می رسد یا به نظر می رسد. آنها همچنین باید کلماتی مانند گرم یا قوی را که به این تصویری که ایجاد کرده‌اند، مرتبط کنند.

همچنین ممکن است به فرد توصیه شود که نقش یک شخص عمیقاً دلسوز را بازی کند و آن تصویر را از طریق حالات چهره، لحن صدا، وضعیت بدنی و کلمات به نمایش بگذارد. از مراجع خواسته می شود که در لحظاتی که معمولاً ممکن است از خود انتقاد کنند، تصاویر دلسوزانه را به تصویر بکشند(منبع).

 

منبع : درمان متمرکز بر شفقت (CFT): رویکردی نوین برای کاهش اضطراب و احساس گناه

مشاوره تحصیلی دانش آموزان با روش های روز دنیا

 

 

 

مشاوره تحصیلی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا تعیین کنند که چگونه الزامات را برآورده کنند، اهداف مدرک را ایجاد کنند یا در مورد یک رشته تصمیم بگیرند. دانش آموزان جدید باید قبل از ثبت نام در کلاس ها از مشاوره تحصیلی بهره مند شوند(منبع).

مشاوره تحصیلی چیست؟ و چرا به آن نیاز داریم؟

مشاوره تحصیلی یک فرآیند آموزشی مداوم است که دانشجو را به دانشگاه متصل می کند. مشاوره تحصیلی به آماده سازی دانش آموز برای یادگیری فراتر از محدودیت های کلاس کمک می کند. مشاوران تحصیلی سیاست‌ها و رویه‌ها را به دانش‌آموز معرفی و تفسیر می‌کنند و به دانش آموز و دانشجو کمک می‌کنند تا در مسیرهای علمی و سازمانی موسسه خود حرکت کند(منبع).

مشاور تحصیلی مشاوری در مدرسه یا دانشگاه است که به دانش آموزان در تصمیم گیری های تحصیلی و شغلی کمک می کند. برای بعضی دانش‌آموزان، ممکن است در مورد انتخاب رشته، انتخاب رشته و استفاده از فرصت‌هایی مانند تحصیل در خارج از کشور و فعالیت‌های فوق برنامه مشاوره ارائه دهند.

برای جوانان و دانشجویان، آنها ممکن است توصیه های خاص تری در مورد ورود به نیروی کار، درخواست برای برنامه های تحصیلات تکمیلی و درخواست برای کمک هزینه تحصیلی یا کارآموزی ارائه دهند. آنها همچنین ممکن است در مورد تکنیک های شبکه و مصاحبه فارغ التحصیلان مشاوره ارائه دهند(منبع).

انواع سبک های یادگیری:

چهار نوع سبک اصلی یادگیری در آموزش وجود دارد:

  • سبک یادگیری دیداری:

یادگیرنده بصری بودن مستلزم تفکر در تصاویر به جای کلمات است. یادگیرندگان دیداری با استفاده از نمودارها، جداول، نقشه ها و رنگ ها به بهترین شکل یاد می گیرند. آنها همچنین تمایل دارند که به جای اینکه به صورت متوالی یا به صورت جزئی یاد بگیرند، به طور کل نگر یاد بگیرند. یکی از مزایای یک یادگیرنده دیداری، دیدن آسان تصویر بزرگ است. در نتیجه، این یادگیرندگان ممکن است گاهی اوقات جزئیات را از دست بدهند(منبع).

  • سبک یادگیری شنیداری:

یادگیرندگان شنیداری افرادی هستند که وقتی اطلاعات می شنود، بهتر یاد می گیرند. آنها تمایل دارند که ایده های خود را بعد از صحبت کردن مرتب کنند نه اینکه قبل از آن به ایده ها فکر کنند. و از نظر آنها، گفتن مطالب با صدای بلند به آنها در درک مفهوم کمک می کند.

اگر آنها در حال یادگیری زبان دوم یا یک نظریه جدید هستند، زبان آموزان شنیداری زمانی که اطلاعات از طریق راهبردهایی که شامل صحبت کردن است، مانند سخنرانی ها و بحث های گروهی، به آنها ارائه می شود، بهتر یاد می گیرند. آنها می توانند از تکرار درس ها، استفاده از فناوری برای ضبط سخنرانی ها، انجام فعالیت های گروهی که نیاز به همکلاسی ها برای توضیح ایده ها دارند و غیره بهره مند شوند(منبع).

  • سبک یادگیری حرکتی:

یادگیری حرکتی فرآیندی است که از طریق آن می‌توانیم پس از تمرین و تعامل با محیط، اعمال را بدون زحمت انجام دهیم. با استفاده از یادگیری حرکتی، ما به طور مداوم مجموعه حرکتی خود را گسترش می دهیم.

یادگیری حرکتی شامل تعدادی از اجزای متقابل است: پردازش و جمع‌آوری اطلاعات حسی مرتبط با عمل به شیوه‌ای مؤثر و کارآمد، به‌کارگیری یک سری از استراتژی‌های تصمیم‌گیری با هدف تعیین حرکاتی که باید انجام شوند و از چه ترتیبی باید در حین انجام آن‌ها پیروی کرد. فعال کردن فرآیندهای کنترلی در طول عملکرد موتور از جمله کنترل پیش‌خور، کنترل واکنشی و کنترل بیومکانیکی(منبع).

  • خواندن/نوشتن:

خواندن/نوشتن یادگیرندگانی هستند که در درجه اول با خواندن و نوشتن را ترجیح می دهند و اطلاعات را با مطالعه بیاموزند. یادداشت ها، جزوه ها و کتاب های درسی. این زبان آموزان می سازند

آنها همچنین با بازنویسی یادداشت ها و بازخوانی سود می برند بارها و بارها بی صدا یادداشت می کند(منبع).

 

منبع : مشاوره تحصیلی دانش آموزان با روش های روز دنیا

همه چیز درباره درمان تحلیلی شناختی (CAT)

 

CATمخفف عبارت Cognitive Analytic Therapy است. یک برنامه درمانی مشترک برای نگاه کردن به نحوه تفکر، احساس و عمل یک فرد، و رویدادها و روابطی که زمینه ساز این تجربیات (اغلب از دوران کودکی یا اوایل زندگی) است.

رویکرد شناختی تحلیلی چیست؟

همانطور که از نام آن پیداست، ایده ها و درک از درمان های مختلف را در یک درمان کاربرپسند و موثر گرد هم می آورد(منبع). درمان تحلیلی شناختی که به عنوان CAT نیز شناخته می شود، یک درمان گفتاری است که عمدتاً بر روی الگوهای رابطه متمرکز است.

این مبتنی بر این ایده است که تجربیات اولیه زندگی ما بر نحوه ارتباط ما با دیگران و نحوه رفتارمان با خود تأثیر می گذارد. این بدان معنی است که گاهی اوقات الگوهای رفتاری، یا انتظارات ما از رفتار دیگران، می توانند به الگوهای تکرار شونده ناسالم یا غیر مفید و همچنین الگوهای سالم و مفید تبدیل شوند(منبع).

تعداد جلسات با رویکردCAT

هر برنامه درمانی با توجه به شرایط فعلی و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کند، متناسب با نیازهای فرد تنظیم می شود. درمان تحلیلی شناختی که به عنوان یک درمان با زمان محدود در نظر گرفته می شود، بسته به ماهیت مشکل مورد بررسی می تواند بین چهار تا 24 هفته طول بکشد. به طور کلی، به طور متوسط 16 هفته هنجار در نظر گرفته می شود(منبع).

 

تفاوت بین روانشناس، روانپزشک و روانکاو چیست؟

اختلال های قابل درمان با رویکرد شناختی تحلیلی

CAT به ویژه برای مقابله با افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین مفید است. این درمان به افراد کمک می کند تا الگوهای منفی را که به این شرایط کمک می کنند شناسایی کرده و بشکنند.

به عنوان مثال، فردی که رفتارهای خودآزاری دارد ممکن است یاد بگیرد که محرک ها را تشخیص دهد و مهارت های مقابله ای سالم تری را توسعه دهد.

همچنین این درمان از کسانی که با اختلالات شخصیتی، به ویژه اختلال شخصیت مرزی (BPD) دست و پنجه نرم می کنند، حمایت می کند.

با ترسیم رفتارها و احساسات مشکل ساز، بیماران می توانند علل زمینه ای را بهتر درک کنند و روی تغییر آنها کار کنند.

CAT همچنین می تواند برای افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی مفید باشد و به آنها کمک کند تا بفهمند که چگونه الگوهای فکری آنها بر رفتارهای غذایی آنها تأثیر می گذارد(منبع).


منبع : همه چیز درباره درمان تحلیلی شناختی (CAT)

صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 صفحه بعد