x تبلیغات
روانشناسی

اعتیاد به شبکه های اجتماعی: چگونه مغز ما به لایک ها معتاد می شود؟

 

 

اعتیاد به رسانه‌های اجتماعی، استفاده و تمرکز وسواس‌گونه بر وب‌سایت‌ها و برنامه‌های رسانه‌های اجتماعی است، حتی اگر این استفاده عواقب منفی مانند مشکلات ارتباطی، اضطراب و عزت نفس پایین را به همراه داشته باشد(منبع).

چگونه شبکه‌های اجتماعی مغز ما را فریب می‌دهند و باعث اعتیاد می‌شوند؟

مغز ما در درجه اول از طریق آزادسازی دوپامین، یک انتقال‌دهنده عصبی مرتبط با لذت، پاداش و انگیزه، به رسانه‌های اجتماعی معتاد می‌شود. وقتی فردی بازخورد اجتماعی مثبتی در رسانه‌های اجتماعی دریافت می‌کند، مانند لایک، کامنت یا اشتراک‌گذاری، مغز افزایش دوپامین را تجربه می‌کند که مسیرهای پاداش مغز را فعال کرده و احساس لذت ایجاد می‌کند.

این تقویت مثبت، رفتار تکراری را تشویق می‌کند و باعث می‌شود کاربران به دنبال اعتبار اجتماعی بیشتری باشند و منجر به چک کردن اجباری پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی می‌شود. پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی با استفاده از ویژگی‌هایی مانند پیمایش نامحدود، اعلان‌ها و فیدهای شخصی‌سازی‌شده که پاداش‌های غیرقابل پیش‌بینی ارائه می‌دهند، از این امر سوءاستفاده می‌کنند.

این غیرقابل پیش‌بینی بودن، از طریق سیستم خطای پیش‌بینی پاداش مغز، مشابه قمار، باعث آزادسازی دوپامین بیشتری می‌شود که این عادت را تقویت کرده و ترک آن را دشوار می‌کند. علاوه بر این، مراکز پاداش مغز به ویژه زمانی فعال می‌شوند که افراد در مورد خود صحبت می‌کنند، که رسانه‌های اجتماعی با ترویج خودافشاگری و اشتراک‌گذاری آن را تشویق می‌کنند. این رفتار منجر به آزادسازی بیشتر دوپامین می‌شود و عادت را بیشتر تقویت می‌کند.

با گذشت زمان، استفاده بیش از حد از رسانه‌های اجتماعی می‌تواند باعث تغییراتی در نواحی مغز درگیر در تنظیم احساسات، کنترل تکانه‌ها و تصمیم‌گیری، مانند قشر کمربندی قدامی و قشر جلوی مغز شود. این تغییرات، خودتنظیمی را مختل کرده و حساسیت به اعتیاد را افزایش می‌دهد(منبع)(منبع).

تقاضاهای مداوم برای توجه از سوی رسانه‌های اجتماعی همچنین توانایی مغز در تمرکز و فیلتر کردن اطلاعات نامربوط را کاهش می‌دهد و به اضافه بار شناختی و کاهش عملکرد شناختی کمک می‌کند. به طور کلی، اعتیاد به رسانه‌های اجتماعی به این دلیل ایجاد می‌شود که سیستم پاداش مغز که توسط دوپامین هدایت می‌شود، توسط پاداش‌های اجتماعی فوری و غیرقابل پیش‌بینی ارائه شده توسط این پلتفرم‌ها ربوده می‌شود و منجر به استفاده اجباری و تغییراتی در عملکرد مغز می‌شود که با وجود پیامدهای منفی، ترک آن را دشوار می‌کند(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).

منبع : اعتیاد به شبکه های اجتماعی: چگونه مغز ما به لایک ها معتاد می شود؟

راه های افزایش اعتماد به نفس در زندگی شخصی و کاری

 

 

اعتماد به نفس به طور طبیعی در همه افراد وجود ندارد. این چیزی است که باید به مرور زمان ایجاد شود. از طریق دستاوردهای پی در پی و بازخورد مثبت، یک فرد ممکن است بتواند اعتماد به نفس زیادی کسب کند. با این حال، متأسفانه، برخی از تجربیات به خوبی پایان نمی‌یابند و انتقاد نادرست می‌تواند تا حد زیادی اعتماد به نفسی را که برای ساختن آن سخت تلاش کرده‌اید، از بین ببرد(منبع).

روش‌های کاربردی برای تقویت اعتماد به نفس در بزرگسالی

تکنیک‌های افزایش اعتماد به نفس در بزرگسالان شامل طیف وسیعی از استراتژی‌های عملی و روانشناختی است:

1. مراقبت از خود و ظاهر فیزیکی مراقبت از ظاهر و لباس پوشیدن به شیوه‌ای که باعث شود احساس خوبی داشته باشید، می‌تواند با بهبود درک شما از خودتان، اعتماد به نفس را افزایش دهد. ورزش منظم، تصویر بدن را بهبود می‌بخشد و اندورفین آزاد می‌کند که باعث بهبود خلق و خو و عزت نفس می‌شود(منبع).

2. خودگویی مثبت و تمرین‌های ذهنی با جایگزینی افکار منفی با افکار تشویق‌کننده، خودگویی مثبت را تمرین کنید، که به ایجاد ذهنیت خودباوری و انگیزه کمک می‌کند. از تأییدات مثبت استفاده کنید و خوددلسوزی را پرورش دهید تا با قضاوت‌های تند در مورد خود مقابله کنید و تاب‌آوری روانشناختی را افزایش دهید. مدیتیشن و ذهن آگاهی می‌توانند به شناخت و پذیرش خود، کاهش خودگویی‌های منفی و بهبود اعتماد به نفس کمک کنند.

3. تعیین و دستیابی به اهداف اهداف کوچک و قابل مدیریت تعیین کنید و دستاوردها را جشن بگیرید تا حلقه‌های بازخورد مثبتی ایجاد کنید که اعتماد به نفس را افزایش می‌دهند. با امتحان کردن فعالیت‌های جدید یا یادگیری مهارت‌های جدید، که ظرفیت شما را برای رشد نشان می‌دهد، خود را به چالش بکشید.

۴. حمایت اجتماعی و کمک به دیگران خود را با افراد حامی که شما را ارتقا می‌دهند و به توانایی‌هایتان ایمان دارند، احاطه کنید. داوطلب شدن و کمک به دیگران می‌تواند حس هدفمندی را در شما ایجاد کند و حس ارزشمندی شما را افزایش دهد.

 

منبع : راه های افزایش اعتماد به نفس در زندگی شخصی و کاری

مهارت نه گفتن: چرا و چگونه این مهارت را تقویت کنیم

 

مهارت نه گفتن: چرا و چگونه این مهارت را تقویت کنیم

وقتی کسی از ما کاری می‌خواهد، اولین غریزه ما تقریباً همیشه این است که «بله» بگوییم. این موضوع هم در مورد زندگی کاری و هم در مورد زندگی شخصی ما صدق می‌کند، حتی در موقعیت‌هایی که باعث ناراحتی ما می‌شود. اگر می‌خواهید در محل کار پیشرفت کنید و سبک زندگی سالم‌تری داشته باشید، یادگیری «نه» گفتن یک مهارت ضروری است(منبع).

چرا مهارت «نه گفتن» یک ضرورت در روابط سالم است؟

مهارت نه گفتن مهم است زیرا تصمیم‌گیری مؤثر، تعیین مرز و اولویت‌بندی را امکان‌پذیر می‌کند که برای موفقیت شخصی و حرفه‌ای ضروری هستند. دلایل کلیدی اهمیت نه گفتن:

از زمان و انرژی شما محافظت می‌کند: نه گفتن به جلوگیری از تعهد بیش از حد و حواس‌پرتی از آنچه واقعاً مهم است کمک می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که روی اولویت‌ها و اهداف خود تمرکز کنید. بار اضافی بر دوش خود گذاشتن می‌تواند زمان، انرژی و منابع را هدر دهد.

مرزها را تعریف می‌کند: محدودیت‌های روشنی را با دیگران تعیین می‌کند و از استثمار یا خواسته‌های غیرمنطقی جلوگیری می‌کند. این وضوح به مدیریت انتظارات در روابط و محیط‌های کاری کمک می‌کند.

اعتماد به نفس و توانمندسازی را افزایش می‌دهد: توانایی نه گفتن به شما کنترل زندگی و تصمیمات خود را می‌دهد، عزت نفس شما را افزایش می‌دهد و استرس ناشی از تعهدات ناخواسته را کاهش می‌دهد.

از موفقیت پایدار پشتیبانی می‌کند: رهبران و متخصصانی که در نه گفتن مهارت دارند، می‌توانند با پذیرش تنها آنچه با ارزش‌ها و برنامه‌هایشان همسو است، کیفیت و اثربخشی را در کار خود حفظ کنند.

روابط حرفه‌ای را حفظ می‌کند: ارائه یک نه متفکرانه، احترام شو همکاری را حفظ می‌کند، از فرسودگی شغلی جلوگیری می‌کند و بلوغ را در توسعه شغلی تقویت می‌کند(منبع)(منبع).

فرصت‌هایی برای دیگران ایجاد می‌کند: نه گفتن می‌تواند درهایی را برای دیگران باز کند تا وظایف یا نقش‌ها را بر عهده بگیرند و توزیع سالم کار و رشد را در تیم‌ها یا جوامع ارتقا دهد.

نه گفتن یک مهارت حیاتی برای مدیریت عاقلانه تعهدات، محافظت از رفاه خود و دستیابی به موفقیت معنادار در زندگی شغلی و شخصی است(منبع)(منبع)(منبع).

 

منبع : مهارت نه گفتن: چرا و چگونه این مهارت را تقویت کنیم

راه های مقابله با ترس از شکست و حرکت به سمت موفقیت

 

ترس از شکست، که با نام آتیکیفوبیا نیز شناخته می‌شود، پدیده‌ای پیچیده است که ریشه در ترکیبی از عوامل روانشناختی، محیطی و گاهی بیولوژیکی دارد. ریشه‌های آن اغلب چندوجهی است و تجربه آن می‌تواند از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت باشد.

ریشه‌های روانشناختی ترس از نرسیدن به موفقیت

  • کمال‌گرایی: افرادی که تمایلات کمال‌گرایانه دارند، استانداردهای غیرواقع‌بینانه و بالایی برای خود تعیین می‌کنند. فشار برای رسیدن به کمال می‌تواند هرگونه احتمال شکست را فاجعه‌بار جلوه دهد و منجر به اجتناب یا اضطراب در مواجهه با وظایف چالش‌برانگیز شود.
  • تجربیات منفی گذشته: تجربه شکست‌های قابل توجه، انتقاد یا شرمساری عمومی در گذشته - به ویژه در سال‌های شکل‌گیری شخصیت - می‌تواند ارتباط پایداری بین شکست و درد عاطفی ایجاد کند. این خاطرات می‌تواند افراد را در آینده ریسک‌گریزتر کند.
  • انتظارات بالا و فشار خارجی: بزرگ شدن در محیط‌هایی که موفقیت بیش از حد مورد تأکید قرار می‌گیرد - چه از طرف والدین، معلمان یا جامعه - می‌تواند ترس مداوم از عدم موفقیت را القا کند. این امر به ویژه زمانی صادق است که شکست به جای حمایت با انتقاد مواجه شود.
  • عزت نفس پایین و تصویر منفی از خود: افرادی که به توانایی‌های خود شک دارند یا تصویر ضعیفی از خود دارند، بیشتر احتمال دارد از شکست بترسند، زیرا ممکن است شکست‌ها را به عنوان تأییدی بر بی‌کفایتی خود تفسیر کنند.
  • ترس از شرم یا خجالت: برای بسیاری، ترس کمتر مربوط به خود شکست و بیشتر مربوط به احتمال شرم، خجالت یا قضاوت دیگران است. این بُعد اجتماعی می‌تواند یک عامل بازدارنده قدرتمند برای ریسک‌پذیری باشد.
  • رویدادهای آسیب‌زا یا استرس‌زای زندگی: تجربیاتی مانند سوءاستفاده، بی‌توجهی یا فقدان‌های قابل توجه می‌تواند اضطراب را افزایش دهد و در ایجاد فوبیا، از جمله ترس از شکست، نقش داشته باشد.
  • عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی: شواهدی وجود دارد که اختلالات اضطرابی، از جمله فوبیاهای خاص مانند آتیکی‌فوبیا، می‌توانند در خانواده‌ها ارثی باشند، که نشان دهنده استعداد ژنتیکی برای برخی افراد است.
  • یادگیری مشاهده‌ای: مشاهده واکنش منفی والدین یا الگوهای رفتاری به شکست، یا بزرگ شدن در محیطی که اشتباهات تحمل نمی‌شوند، می‌تواند به کودکان بیاموزد که خودشان از شکست بترسند.
  • تحریف‌های شناختی: نحوه تعریف "شکست" توسط یک فرد نقش مهمی ایفا می‌کند. کسانی که تعاریف سفت و سخت یا افراطی دارند، ممکن است هرگونه نقصی را غیرقابل قبول بدانند و احتمال اجتناب ناشی از ترس را افزایش دهند(منبع)(منبع)(منبع).

 

شناخت رایج‌ترین شکل‌های فوبیای شکست:

ترس اجتماعی از شکست: نگرانی در مورد قضاوت یا انتقاد دیگران در موقعیت‌های اجتماعی یا عملکردی.

ترس شناختی از شکست: اضطراب در مورد باهوش یا توانمند نبودن به اندازه کافی، که اغلب به صورت اضطراب امتحان یا عملکرد بروز می‌کند.

ترس حرکتی/عملکردی از شکست: ترس از شکست در وظایف یا فعالیت‌های فیزیکی، مانند ورزش یا اجراهای عمومی

ترس از شکست به ندرت توسط یک عامل واحد ایجاد می‌شود. در عوض، معمولاً از طریق ترکیبی از تجربیات شخصی، رفتارهای آموخته شده، تأثیرات اجتماعی و گاهی اوقات زمینه‌های بیولوژیکی ایجاد می‌شود. درک این علل اولین قدم برای پرداختن و غلبه بر ترس است(منبع)(منبع)(منبع).

نشانه‌هایی که نشان می‌دهد از شکست می‌ترسید!

علائم ترس از شکست (آتیکیفوبیا) شامل ترکیبی از علائم عاطفی، رفتاری و جسمی است:

اضطراب، نگرانی یا وحشت در مورد شکست یا قضاوت منفی دیگران اجتناب یا تعلل در انجام کارهایی که ممکن است منجر به شکست شوند خودگویی منفی، دست کم گرفتن توانایی‌ها یا گفتن به دیگران که انتظار شکست دارید تا انتظارات خود را کاهش دهید

مشکل در پذیرش انتقاد یا کمک سازنده احساس غم، افسردگی، تحریک‌پذیری یا خشم مرتبط با ترس از شکست علائم جسمی مانند ضربان قلب سریع، تعریق، سرگیجه، حالت تهوع، لرزش و تنگی نفس ترس از انجام حتی وظایف ساده در محل کار، مدرسه یا خانه(منبع).

مشکل در حفظ روابط یا حفظ انگیزه به دلیل ترس از ناامید کردن دیگران. علائم جسمی لحظه آخری مانند سردرد یا حواس‌پرتی که مانع از آماده‌سازی می‌شوند نگرانی مداوم در مورد اینکه چگونه شکست ممکن است بر ارزش خود، اعتبار یا فرصت‌های آینده شما تأثیر بگذارد(منبع)(منبع).

این علائم در صورت شدت می‌توانند به طور قابل توجهی بر عملکرد شخصی، حرفه‌ای و اجتماعی تأثیر بگذارند(منبع)(منبع)(منبع).

 

برای مطالب بیشتر :

منبع : راه های مقابله با ترس از شکست و حرکت به سمت موفقیت

درمان بدون دارو سندرم تورت : اختلال تیک‌های عصبی

 

 

 

سندرم تورت (Tourette Syndrome) اختلالی است که شامل حرکات تکراری یا صداهای ناخواسته (تیک) است که به راحتی قابل کنترل نیست. به عنوان مثال، ممکن است مکرراً چشمان خود را پلک بزنید، شانه های خود را بالا بیاورید یا صداهای غیرمعمول یا کلمات توهین آمیز را به زبان بیاورید(منبع).

سندرم تورت چیست؟

سندرم تورت یک اختلال عصبی-رشدی است که با حرکات و صداهای تکراری و غیرارادی به نام تیک مشخص می‌شود. این تیک‌ها به سادگی قابل کنترل نیستند و ممکن است شامل پلک زدن مکرر، بالا انداختن شانه‌ها یا بیان کلمات و صداهای غیرمعمول باشند.

 

طرحواره وابستگی چیست؟ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان

 

 

آیا شما هم از وابستگی بیش‌ازحد رنج می‌برید؟
آیا همیشه نگرانید که اگر اوضاع طبق برنامه پیش نرود، نمی‌توانید از پس آن بربیایید؟ یا قبل از هر تصمیم‌گیری، مدام از دیگران راهنمایی می‌خواهید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، ممکن است طرحواره وابستگی داشته باشید.

در این مقاله، به بررسی کامل این طرحواره، نشانه‌ها، علل ایجاد و راه‌های درمان آن می‌پردازیم.

طرحواره وابستگی چیست؟

طرحواره وابستگی (وابستگی/بی‌کفایتی) یکی از طرحواره‌های ناسازگار اولیه در روانشناسی است که باعث می‌شود فرد احساس کند بدون کمک دیگران نمی‌تواند مسئولیت‌های روزمره یا تصمیم‌های مهم زندگی را مدیریت کند.

ویژگی‌های اصلی طرحواره وابستگی:

  • باور عمیق به ناتوانی: فرد خود را درمانده و ناکافی می‌بیند و به توانایی‌هایش اعتماد ندارد.
  • نیاز مداوم به تأیید دیگران: همیشه به دنبال راهنمایی، حمایت و اطمینان‌خاطر از اطرافیان است.
  • ترس از استقلال: انجام کارها به‌تنهایی باعث اضطراب می‌شود و فرد از مسئولیت‌پذیری اجتناب می‌کند.
  • تأثیر منفی بر روابط: وابستگی بیش‌ازحد می‌تواند باعث تنش در روابط عاطفی، خانوادگی و شغلی شود.

نشانه‌های طرحواره وابستگی

درمان بدون دارو سندرم تورت : اختلال تیک‌های عصبی

 

سندرم تورت (Tourette Syndrome) اختلالی است که شامل حرکات تکراری یا صداهای ناخواسته (تیک) است که به راحتی قابل کنترل نیست. به عنوان مثال، ممکن است مکرراً چشمان خود را پلک بزنید، شانه های خود را بالا بیاورید یا صداهای غیرمعمول یا کلمات توهین آمیز را به زبان بیاورید(منبع).

سندرم تورت چیست؟

سندرم تورت یک اختلال عصبی-رشدی است که با حرکات و صداهای تکراری و غیرارادی به نام تیک مشخص می‌شود. این تیک‌ها به سادگی قابل کنترل نیستند و ممکن است شامل پلک زدن مکرر، بالا انداختن شانه‌ها یا بیان کلمات و صداهای غیرمعمول باشند.

اثر تماشاگر: پدیده روانشناختی بی‌عملی در موقعیت‌های اضطراری

 

 

 

 

اثر تماشاگر: پدیده روانشناختی بی‌عملی در موقعیت‌های اضطراری

اثر تماشاگر (Bystander Effect) یک پدیده روان‌شناختی اجتماعی است که در آن افراد در موقعیت‌های اضطراری با وجود حضور دیگران، کمتر احتمال دارد به قربانی کمک کنند

اثر تماشاگر چیست؟

. این پدیده ناشی از:

  • پراکندگی مسئولیت: افراد تصور می‌کنند دیگران اقدام خواهند کرد
  • نفوذ اجتماعی: تقلید رفتار غیرفعال دیگران
  • ترس از قضاوت: نگرانی درباره ارزیابی دیگران

این پدیده نخستین بار پس از قتل کیتی جنووز در ۱۹۶۴ مورد توجه قرار گرفت، زمانی که شاهدان متعدد از مداخله یا کمک‌خواهی خودداری کردند (منبع).

اثر تماشاگر که افراد به تفاوت از کنار قربانی رد می شوند

سابقه تاریخی اثر تماشاگر

قتل کیتی جنووز (۱۹۶۴)

این واقعه در نیویورک جرقه‌ای برای تحقیقات روانشناسی اجتماعی شد. گزارش‌های اولیه (گاه اغراق‌آمیز) نشان می‌داد ده‌ها شاهد بدون مداخله نظاره‌گر بوده‌اند.

تحقیقات دارلی و لاتانه (۱۹۶۸)

این روانشناسان با آزمایش‌های پیشگامانه مکانیسم‌های اثر تماشاگر را شناسایی کردند:

  • کاهش ۷۵٪ مداخله در حضور ۴ شاهد نسبت به شرایط انفرادی
  • کشف رابطه معکوس بین تعداد شاهدان و احتمال کمک(منبع)

برای مطالب بیشتر :

منبع : اثر تماشاگر: پدیده روانشناختی بی‌عملی در موقعیت‌های اضطراری

تک فرزندی✔️ انتخابی درست یا چالشی بزرگ؟

 

تک فرزندی یکی از موضوعات مهم در دنیای مدرن است که بسیاری از والدین با آن مواجه هستند. برخی از خانواده‌ها به دلایل اقتصادی، اجتماعی یا شخصی تصمیم به داشتن یک فرزند می‌گیرند. بسیاری از والدین که یک فرزند دارند، اغلب از طرف دوستان و خانواده تحت فشار اجتماعی قرار می گیرند تا فرزندان بیشتری را به خانواده اضافه کنند. اما آیا این تصمیم بهترین انتخاب برای فرزند و والدین است؟

 

معایب تک فرزندی

پدیده‌ای به نام “Only Child Syndrome” یا “سندرم تک‌فرزندی” به عنوان معایب تک فرزندی مطرح است که برخی از روانشناسان به آن اشاره می‌کنند. این سندرم به مجموعه‌ای از ویژگی‌های رفتاری اشاره دارد که ممکن است در برخی تک‌فرزندان بروز کند، مانند وابستگی شدید به والدین، سختی در همکاری گروهی و احساس تنهایی. با این حال، بسیاری از محققان معتقدند که تربیت مناسب و تعاملات اجتماعی می‌تواند از بروز این مشکلات جلوگیری کند.

  • فرزند شما تنها خواهد بود. فرزند شما ممکن است از داشتن خواهر یا برادر برای بازی و تعاملات اجتماعی محروم باشند که می شود با مواردی که در انتهای مقاله آمده است آن را جبران کنید.
  • وابستگی بیش از حد به والدین، یکی از مشکلاتی است که بسیاری از تک فرزند ها پیدا می کنند این امر است که باعث می شود نتوانند استقلال خود را شکل دهند و در تمام موقعیت ها به والدین خود وابسته باشند.
  • انتظارات بالا والدین. والدین می خواهند فرزند آن ها بهترین باشد و بدرخشد بنابراین ممکن است کمالگرایی زیادی نشان دهند که در آینده کودک تاثیرات مخربی می گذارد.
  • کمبود مهارت های اجتماعی. دیده می شود که برخی از تک فرزندان نمی توانند به خوبی بچه هایی که خواهر و برادر دارند دوست پیدا کنند زیرا مهارت های اجتماعی را در خانواده پیدا نمی کنند و تنها با بزرگسالان در ارتباط هستند.
  • چالش مربوط به پیری والدین. یکی از دغدغه‌های والدین تک‌فرزند این است که در دوران پیری به دلیل نداشتن فرزندان بیشتر، ممکن است فرزندشان تحت فشار زیادی برای مراقبت از آن‌ها قرار بگیرد.

توجه داشته باشید که معایب و فواید ذکر شده قانون نیست، با توجه به تربیت شما فرزندتان ممکن است دچار این مشکلات شود بنابراین مهم ترین چیز در تربیت کودک والدین هستند. بچه هایی که خواهر و برادر دارند نیز در صورت تربیت اشتباه ممکن است همین مشکلات را تجربه کنند، بنابراین نباید از اهمیت تربیت غافل شد.

 

برای مطالب بیشتر :

منبع : تک فرزندی✔️ انتخابی درست یا چالشی بزرگ؟

کاردرمانی اوتیسم

 

 

کاردرمانی اوتیسم یکی از موثرترین روش‌های توانبخشی برای کودکان مبتلا به اوتیسم است که به بهبود مهارت‌های حرکتی، شناختی، حسی و اجتماعی آن‌ها کمک می‌کند. این روش به کودک کمک می‌کند تا استقلال بیشتری در انجام کارهای روزمره پیدا کند و تعاملات اجتماعی بهتری داشته باشد. در این مقاله بهترین تمرینات توجه و تمرکز برای کودکان اوتیسم که شامل لورتا و ریهاکام هست هم آورده شده است که به صورت تضمینی توجه و تمرکز کودک شما را افزایش می دهد.

اوتیسم چیست ؟

اختلال اوتیسم یا درخودماندگی نوعی اختلال رشدی است که در ارتباطات اجتماعی مشکل ایجاد می کند. بر اساس پژوهش ها، علت اصلی اوتیسم تاکنون شناخته نشده است و همبستگی معناداری بین این اختلال با وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین دیده نشده است.

به لحاظ آماری از هر ۶۰ تا ۷۰ تولد زنده در دنیا یک نفر مبتلا به اوتیسم است. می توان گفت زندگی ماشینی و عوامل ناشی از آن مانند استرس در سیر صعودی ابتلا به این بیماری دخیل است. این اختلال که در پسران شایع‌تر از دختران است به این صورت عمل می کند که بر رشد طبیعی مغز در حیطه ی تعاملات اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی تأثیر می‌گذارد.

اهداف کاردرمانی اوتیسم

بهبود مهارت‌های حرکتی (ظریف و درشت)
تقویت پردازش حسی (کنترل حساسیت به صدا، نور، لمس و…)
افزایش مهارت‌های اجتماعی (برقراری ارتباط و تعامل با دیگران)
بهبود تمرکز و توانایی توجه
آموزش مهارت‌های خودیاری (لباس پوشیدن، غذا خوردن، بهداشت شخصی)

کودک اوتیسم چه ویژگی هایی دارد؟

کودک اوتیسم ، در ارتباطات کلامی و غیر کلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیت‌ های مربوط به بازی، مشکل دارند. این اختلال، ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای کودک دشوار می‌ کند.

کودک اوتیسم ممکن است رفتارهای خودآزارانه و یا پرخاشگری نیز نشان دهند. در این افراد حرکات تکراری، پاسخ‌های غیرمعمول به افراد، دل‌بستگی به اشیا یا مقاومت در مقابل تغییردیده می‌شود. اما باید گفت هسته ی مرکزی اختلال اوتیسم، اختلال در “ارتباط” است.

اگر با کودکی که دارای اختلال اوتیسم است در ارتباط باشید، تقریبا می توانید نیمی از نشانگان زیر را در بیشتر موقعیت ها در او مشاهده کنید:

  • مشکلات شدید تکلم
  • مشکل در بیان نیازها و استفاده از اشارات به جای کلمات
  • اشتباه در کاربرد ضمایر
  • تکرار کلمات و یا جملات دیگران
  • خنده، گریه، پریشانی و قشقریق بی دلیل
  • مشکلات اساسی در برقراری ارتباط (در آغوش گرفته شدن را دوست ندارند، تماس چشمی کم، فاصله گرفتن از دیگران)
  • تحرک بیش از اندازه و یا کم
  • نترسیدن از خطرات
  • به روش های معمولی آموزش پاسخ نمی دهند
  • عدم حساسیت به صدا: ممکن است فکر کنید کودک واقعا صدای شما را نمی شنود در حالیکه از نظر شنوایی کاملا سالم است.
  • ناتوانی هوشی در حدود ۷۰ درصد موارد

 

برای مطالب بیشتر :

منبع : کاردرمانی اوتیسم

صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 صفحه بعد