x تبلیغات
روانشناسی

چطور با افراد کنترل گر رفتار کنیم؟

 

 

برخورد با افراد کنترل‌گر مستلزم ایجاد تعادل بین شفقت و مرزهای محکم است تا از سلامت عاطفی خود محافظت کنید و تعاملات سالم‌تری را ممکن سازید. ضمن حفظ ارتباط شفاف، به خود و نیازهایتان احترام بگذارید.

نشانه‌های فرد کنترل‌گر در روابط

افراد کنترل‌گر گاها بدون خشونت مستقیم، با روش‌های ظریف و روان‌شناختی، آزادی و عزت نفس طرف مقابل را محدود می‌کنند. Psychology Today در مقاله‌ای توضیح می‌دهد که کنترل‌گری لزوماً آشکار نیست؛ افراد کنترل‌گر ممکن است با انتقاد مستمر، محدودیت‌های اجتماعی و تهدیدهای پنهان به تدریج شریک خود را از حمایت‌های بیرونی جدا کنند.

آن‌ها ممکن است «عزت نفس شریک را تخریب کرده یا او را مجبور کنند که اعتماد و محبت را به‌واسطه‌ای خاص کسب کند»—این روند کم‌کم قربانی را باورمند می‌سازد که هیچ‌کس بهتر از این کنترل‌گر نباید در زندگی‌اش باشد(منبع).

در مقاله‌ دیگری در سایت The Vessel (تفسیر روان‌شناختی‌ دربارهٔ روابط کنترل‌گر)، مواردی مثل «محدودکردن آزادی شخصی»، «تجربهٔ خوارشماری علایق و دستاوردها» و «تردید به احساسات و عقاید شریک» شناسایی شده‌اند: مثالاً فرد کنترل‌گر از لباس پوشیدن تا انتخاب دوستان و تصمیمات روزمرهٔ شما دخالت می‌کند(منبع).

همچنین Marriage.com مجموعه‌ای از ۲۵ نشانه را معرفی می‌کند، از جمله: «محروم کردن فرد از خانواده و دوستان»، «تحمیل احساس گناه و مقصرپنداری»، «عاشقانه یا کمک ظاهری که تبدیل به وابستگی می‌شود»، و «نقد مداوم حتی بر جزئیات کوچک»(منبع).

 

منبع : چطور با افراد کنترل گر رفتار کنیم؟

عادات ذهنی افراد شاد و موفق از دید روانشناسی

از دیدگاه روانشناسی، افراد شاد و موفق تمایل دارند چندین عادت ذهنی کلیدی را به اشتراک بگذارند که به رفاه، تاب‌آوری و دستاوردهای آنها کمک می‌کند. این عادت‌ها به آنها کمک می‌کند تا تعادل خود را حفظ کنند، با چالش‌ها به طور سازنده روبرو شوند و دیدگاه مثبتی نسبت به زندگی داشته باشند.

تفکر مثبت واقع گرایانه چیست؟

تفکر مثبت واقع‌بینانه، یک طرز فکر متعادل و هدفمند است که در آن شما آگاهانه تصمیم می‌گیرید روی آنچه مفید، امیدوارکننده یا سازنده است تمرکز کنید، بدون اینکه واقعیتِ واقعیتِ امور را انکار کنید. این شامل اذعان به مشکلات یا جنبه‌های منفی یک موقعیت و در عین حال جستجوی یک دیدگاه امیدوارکننده است که از سلامت روان پشتیبانی می‌کند. برخلاف مثبت‌اندیشی سمی که ممکن است مشکلات واقعی را نادیده بگیرد، تفکر مثبت واقع‌بینانه فضایی برای احساسات و چالش‌ها فراهم می‌کند و خودآگاهی و تفکر انعطاف‌پذیر را تشویق می‌کند.

نکات کلیدی در مورد تفکر مثبت واقع‌بینانه عبارتند از:

  • تظاهر به خوب بودن همه چیز نیست، بلکه انتخاب تمرکز روی آنچه مفید است، حتی زمانی که زندگی سخت است، می‌باشد.
  • این به تغییر گفتگوی درونی از انتقاد به دلسوزی کمک می‌کند و با هدایت انرژی ذهنی به سمت راه‌حل‌ها، چرخه‌های نشخوار فکری را می‌شکند.
  • این تفکر، عمل را تشویق می‌کند و پایه‌ای پایدار برای سلامت روان می‌سازد.
  • این شامل پذیرش حقیقت احساسات شما بدون تحمیل مثبت‌اندیشی است و به احساسات اجازه می‌دهد تا به طور طبیعی تصدیق شوند و از بین بروند.
  • این روش از تفکر «و» استفاده می‌کند که همزمان دو حقیقت را در بر می‌گیرد (مثلاً «این سخت است و من می‌توانم از پسش بربیایم»)، که برای تفکر مثبت متعادل بسیار مهم است.
  • مثبت‌گرایی واقع‌بینانه با امید و تاب‌آوری انسان مرتبط است و از افراد برای ادامه دادن با وجود عدم قطعیت‌ها حمایت می‌کند.

 

منبع : عادات ذهنی افراد شاد و موفق از دید روانشناسی

سوگیری توجه؛ چرا مغز فقط روی بعضی اطلاعات تمرکز می‌کند؟

 

سوگیری توجه یک پدیده شناختی است که در آن ادراک فرد تحت تأثیر عوامل انتخابی در توجه او قرار می‌گیرد. این سوگیری باعث می‌شود افراد به طور نامتناسبی روی محرک‌ها یا اطلاعات خاصی تمرکز کنند، اغلب آن‌هایی که از نظر احساسی بار شده‌اند یا به افکار یا احساسات فعلی مربوط می‌شوند، در حالی که سایر اطلاعات موجود را نادیده می‌گیرند.

به عنوان مثال، افراد مبتلا به اضطراب ممکن است به طور خودکار روی محرک‌های تهدیدآمیز در محیط خود بیشتر از محرک‌های خنثی تمرکز کنند.

چرا ذهن ما فقط روی یک چیز قفل می کند؟

ذهن ما به دلیل یک پدیده روانشناختی به نام سوگیری توجه، فقط روی یک چیز قفل می‌شود. سوگیری توجه، تمایل ما به جذب و نگهداری نامتناسب توجه توسط محرک‌های خاص، اغلب آنهایی که ارتباط عاطفی قوی یا برجستگی بصری بالایی دارند، به قیمت نادیده گرفتن سایر اطلاعات اطرافمان است. این سوگیری باعث می‌شود که ما به طور انتخابی روی عناصر خاص تمرکز کنیم و در عین حال سایر موارد را فیلتر و نادیده بگیریم.

دلایل این امر ریشه در نحوه پردازش اطلاعات توسط مغز ما دارد. مغز ما دائماً محیط را برای یافتن محرک‌های جدید، مهم یا دارای بار عاطفی اسکن می‌کند و به این محرک‌ها نسبت به جزئیات کم‌اهمیت‌تر اولویت می‌دهد. این توجه انتخابی به ما امکان می‌دهد تا به سرعت به تهدیدات بالقوه یا سیگنال‌های مرتبط با احساسات واکنش نشان دهیم و به بقا و تصمیم‌گیری کمک کنیم. به عنوان مثال، اگر گرسنه هستید، ممکن است توجه شما به سمت نشانه‌های مربوط به غذا منحرف شود. اگر مضطرب هستید، ممکن است توجه شما به طور خودکار روی تهدیدات درک شده متمرکز شود.

سوگیری توجه عمدتاً زیر سطح آگاهی آگاهانه عمل می‌کند و به عنوان یک میانبر ذهنی عمل می‌کند و آنچه را که درک می‌کنیم فیلتر می‌کند تا بتوانیم منابع شناختی محدود خود را بر آنچه در حال حاضر بیشترین اهمیت را دارد متمرکز کنیم.

این سوگیری می‌تواند تحت تأثیر احساسات فعلی، تجربیات گذشته یا اهمیت شخصی قرار گیرد و گاهی اوقات منجر به الگوهای آسیب‌شناختی مشاهده شده در اضطراب یا افسردگی شود، جایی که توجه بیش از حد بر محرک‌های منفی یا تهدیدآمیز متمرکز می‌شود.

 

 

منبع : سوگیری توجه؛ چرا مغز فقط روی بعضی اطلاعات تمرکز می‌کند؟

چگونه ترس از طرد شدن را کنترل کنیم؟

 

کنترل ترس از طرد شدن شامل ترکیبی از تغییرات طرز فکر، مراقبت از خود و استراتژی‌های عملی است که به کاهش تأثیر عاطفی آن و ایجاد تاب‌آوری کمک می‌کند.

ریشه های ترس از طرد در دوران کودکی

ریشه‌های ترس از طرد شدن در دوران کودکی عمدتاً از تجربیات اولیه شامل دلبستگی، تروما و غفلت عاطفی ناشی می‌شود. از نظر روانشناختی، این ترس عمیقاً با نیاز ما به تعلق و پذیرش مرتبط است که برای بقا و رشد سالم حیاتی هستند.

ریشه‌های اصلی ترس از طرد شدن در دوران کودکی عبارتند از:

  • طرد یا غفلت والدین: هنگامی که کودکان با طرد یا غفلت از والدین یا مراقبان اصلی خود مواجه می‌شوند، به شدت بر مغز در حال رشد آنها تأثیر می‌گذارد. این طرد می‌تواند از طریق عدم علاقه، خصومت، عدم دسترسی عاطفی یا فرزندپروری متناقض باشد که منجر به عزت نفس پایین، شرم و ترس از رها شدن می‌شود.
  • مشکلات دلبستگی: نظریه دلبستگی توضیح می‌دهد که مراقبت‌های متناقض، غفلت‌آمیز یا غیرقابل پیش‌بینی، سبک‌های دلبستگی ناامنی را در کودکان ایجاد می‌کند. این امر منجر به اضطراب در مورد روابط و ترس مداوم از اینکه دیگران آنها را طرد یا رها کنند، می‌شود.
  • ترومای دوران کودکی: تجربیات آسیب‌زا مانند سوءاستفاده عاطفی یا جسمی، رها شدن یا قلدری، ترس از طرد شدن را تشدید می‌کند. مغز، به ویژه آمیگدال، به طرد شدن به عنوان تهدیدی برای بقا واکنش نشان می‌دهد و درد عاطفی را به شدت رمزگذاری می‌کند.
  • از دست دادن عزیزان: از دست دادن زودهنگام والدین یا افراد مهم می‌تواند ترس عمیقی از رها شدن و طرد شدن را در کودکان ایجاد کند و آنها را نسبت به تهدیدهای درک شده از تنها ماندن بیش از حد هوشیار کند.
  • تجربیات اجتماعی: برخوردهای منفی با همسالان مانند تمسخر، انزوا یا قلدری، این باور را تقویت می‌کند که آنها بی‌ارزش یا دوست‌داشتنی هستند و ترس از طرد شدن را تشدید می‌کند.
  • تأثیر عصبی: درد عاطفی ناشی از طرد شدن، همان نواحی مغزی را فعال می‌کند که درد جسمی ایجاد می‌کند و اغلب منجر به آسیب روانی بیشتر و طولانی‌تری نسبت به آسیب‌های جسمی می‌شود، و تجربیات طرد شدن در دوران کودکی را به ویژه تأثیرگذار می‌کند(منبع)(منبع)(منبع).

ترس از طرد شدن که ریشه در کودکی دارد، می‌تواند در بزرگسالی به صورت اعتماد به نفس پایین، جلب رضایت دیگران، کمال‌گرایی و دشواری در حفظ روابط سالم بروز کند. بهبودی شامل شناخت این ریشه‌ها، ایجاد شفقت به خود و اغلب حمایت درمانی برای شکستن این الگوهای ریشه‌دار است(منبع)(منبع)(منبع).

اثر این ترس بر روابط عاشقانه

ترس از طرد شدن تأثیر عمیقی بر روابط عاشقانه دارد و اغلب نحوه رفتار، ارتباط و ارتباط افراد با شریک زندگی‌شان را شکل می‌دهد. از دیدگاه روانشناختی، این ترس می‌تواند چالش‌های مهمی ایجاد کند که بر کیفیت و ثبات روابط تأثیر می‌گذارد.

 

 

منبع : چگونه ترس از طرد شدن را کنترل کنیم؟

اثر تقدم چیست؟ تأثیر اولین برداشت‌ها بر ذهن

 

برداشت‌های اولیه اغلب به عنوان یک جزء حیاتی از موفقیت حرفه‌ای در نظر گرفته می‌شوند. لحظات اولیه تعامل می‌تواند لحن روابط را تعیین کند و بر برداشت‌ها از شایستگی، اعتماد به نفس و محبوبیت تأثیر بگذارد. در محیط کار، این برداشت‌ها می‌توانند مسیر پیشرفت شغلی، اثربخشی کار تیمی و پتانسیل رهبری را تعیین کنند(منبع).

قدرت اولین برداشت ها

قدرت برداشت‌های اولیه ناشی از تقدم در پدیده‌ای روانشناختی به نام اثر تقدم نهفته است، که در آن اولین اطلاعات دریافتی در مورد یک شخص یا موقعیت، قضاوت‌ها و برداشت‌های بعدی را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. برداشت‌های اولیه به سرعت، اغلب در عرض چند ثانیه، بر اساس نشانه‌های بصری، زبان بدن، لحن صدا و رفتار شکل می‌گیرند.

این قضاوت‌های اولیه تمایل به ماندگاری دارند و نحوه درک دیگران از شایستگی، اعتمادپذیری و دوست‌داشتنی بودن را شکل می‌دهند و می‌توانند تأثیرات طولانی‌مدتی بر روابط، تصمیم‌گیری و تعاملات اجتماعی داشته باشند.

مفاهیم کلیدی روانشناختی پشت برداشت‌های اولیه و تقدم

اثر تقدم، اطلاعات اولیه را به طور نامتناسبی بر نحوه شکل‌گیری نظرات افراد تأثیر می‌گذارد. پس از ایجاد یک برداشت اولیه، سوگیری تأیید ممکن است باعث شود افراد به دنبال اطلاعاتی باشند که از این برداشت پشتیبانی کند و شواهد متناقض را نادیده بگیرند.

برداشت‌های اولیه توسط “برش نازک”، یک فرآیند شناختی که امکان ارزیابی سریع از داده‌های محدود را فراهم می‌کند، شکل می‌گیرند.

برداشت‌های اولیه دقیق می‌توانند توسعه روابط را در درازمدت افزایش دهند، در حالی که سوگیری‌های اولیه در صورت تکیه بیش از حد می‌توانند برداشت‌ها را تحریف کنند.

تأثیر و اهمیت برداشت‌های اولیه

  • آنها فوراً بر اعتماد و اعتبار تأثیر می‌گذارند، به خصوص در موقعیت‌های حساس مانند مذاکرات تجاری یا موقعیت‌های رهبری.
  • یک برداشت اولیه قوی می‌تواند درهایی را به سوی فرصت‌های جدید و ارتباطات اجتماعی باز کند، در حالی که یک برداشت اولیه ضعیف می‌تواند موانعی ایجاد کند.
  • این برداشت‌ها معمولاً ماه‌ها طول می‌کشند و حتی زمانی که شواهد خلاف آن ظاهر شود، به شدت بر رفتارها و تصمیمات تأثیر می‌گذارند.

مثال‌های عملی و تأثیرات تقدم

در تجارت، برداشت اولیه یک مدیرعامل با اعتماد به نفس می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کند، در حالی که یک رفتار مردد می‌تواند شک و تردید ایجاد کند.

  • در استخدام، قضاوت‌های عجولانه در عرض چند ثانیه دیدگاه‌های اولیه را شکل می‌دهند، اما اگر به دقت مدیریت نشوند، می‌توانند صلاحیت‌های عمیق‌تر را نادیده بگیرند.
  • برداشت‌های اولیه دقیق و مثبت، تعاملات آینده و شکل‌گیری پیوند اجتماعی را فراتر از دوست داشتن اولیه بهبود می‌بخشند(منبع)(منبع).

به طور کلی، تقدم در شکل‌گیری برداشت‌های اولیه، یک لنگر شناختی و اجتماعی ایجاد می‌کند و نحوه تفسیر و به خاطر سپردن تمام اطلاعات بعدی در مورد فرد یا موقعیت را شکل می‌دهد(منبع)(منبع).

منبع : اثر تقدم چیست؟ تأثیر اولین برداشت‌ها بر ذهن

اثر تازگی؛ چرا اطلاعات آخر مهم‌ترند؟

 

برداشت‌های اولیه اغلب به عنوان یک جزء حیاتی از موفقیت حرفه‌ای در نظر گرفته می‌شوند. لحظات اولیه تعامل می‌تواند لحن روابط را تعیین کند و بر برداشت‌ها از شایستگی، اعتماد به نفس و محبوبیت تأثیر بگذارد. در محیط کار، این برداشت‌ها می‌توانند مسیر پیشرفت شغلی، اثربخشی کار تیمی و پتانسیل رهبری را تعیین کنند(منبع).

قدرت اولین برداشت ها

قدرت برداشت‌های اولیه ناشی از تقدم در پدیده‌ای روانشناختی به نام اثر تقدم نهفته است، که در آن اولین اطلاعات دریافتی در مورد یک شخص یا موقعیت، قضاوت‌ها و برداشت‌های بعدی را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. برداشت‌های اولیه به سرعت، اغلب در عرض چند ثانیه، بر اساس نشانه‌های بصری، زبان بدن، لحن صدا و رفتار شکل می‌گیرند.

این قضاوت‌های اولیه تمایل به ماندگاری دارند و نحوه درک دیگران از شایستگی، اعتمادپذیری و دوست‌داشتنی بودن را شکل می‌دهند و می‌توانند تأثیرات طولانی‌مدتی بر روابط، تصمیم‌گیری و تعاملات اجتماعی داشته باشند.

مفاهیم کلیدی روانشناختی پشت برداشت‌های اولیه و تقدم

اثر تقدم، اطلاعات اولیه را به طور نامتناسبی بر نحوه شکل‌گیری نظرات افراد تأثیر می‌گذارد. پس از ایجاد یک برداشت اولیه، سوگیری تأیید ممکن است باعث شود افراد به دنبال اطلاعاتی باشند که از این برداشت پشتیبانی کند و شواهد متناقض را نادیده بگیرند.

برداشت‌های اولیه توسط “برش نازک”، یک فرآیند شناختی که امکان ارزیابی سریع از داده‌های محدود را فراهم می‌کند، شکل می‌گیرند.

برداشت‌های اولیه دقیق می‌توانند توسعه روابط را در درازمدت افزایش دهند، در حالی که سوگیری‌های اولیه در صورت تکیه بیش از حد می‌توانند برداشت‌ها را تحریف کنند.

تأثیر و اهمیت برداشت‌های اولیه

  • آنها فوراً بر اعتماد و اعتبار تأثیر می‌گذارند، به خصوص در موقعیت‌های حساس مانند مذاکرات تجاری یا موقعیت‌های رهبری.
  • یک برداشت اولیه قوی می‌تواند درهایی را به سوی فرصت‌های جدید و ارتباطات اجتماعی باز کند، در حالی که یک برداشت اولیه ضعیف می‌تواند موانعی ایجاد کند.
  • این برداشت‌ها معمولاً ماه‌ها طول می‌کشند و حتی زمانی که شواهد خلاف آن ظاهر شود، به شدت بر رفتارها و تصمیمات تأثیر می‌گذارند.

مثال‌های عملی و تأثیرات تقدم

در تجارت، برداشت اولیه یک مدیرعامل با اعتماد به نفس می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کند، در حالی که یک رفتار مردد می‌تواند شک و تردید ایجاد کند.

  • در استخدام، قضاوت‌های عجولانه در عرض چند ثانیه دیدگاه‌های اولیه را شکل می‌دهند، اما اگر به دقت مدیریت نشوند، می‌توانند صلاحیت‌های عمیق‌تر را نادیده بگیرند.
  • برداشت‌های اولیه دقیق و مثبت، تعاملات آینده و شکل‌گیری پیوند اجتماعی را فراتر از دوست داشتن اولیه بهبود می‌بخشند(منبع)(منبع).

به طور کلی، تقدم در شکل‌گیری برداشت‌های اولیه، یک لنگر شناختی و اجتماعی ایجاد می‌کند و نحوه تفسیر و به خاطر سپردن تمام اطلاعات بعدی در مورد فرد یا موقعیت را شکل می‌دهد(منبع)(منبع).

منبع : اثر تقدم چیست؟ تأثیر اولین برداشت‌ها بر ذهن

اثر فلش‌بالپ؛ چرا خاطرات شوکه‌کننده ماندگارند؟

 

 

اثر فلش‌بالپ، که با نام حافظه فلش‌بالپ نیز شناخته می‌شود، یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد خاطرات واضح، دقیق و ماندگاری از لحظه‌ای که برای اولین بار از یک رویداد غافلگیرکننده، احساسی یا مهم مطلع می‌شوند، در ذهن خود شکل می‌دهند. این اصطلاح که توسط براون و کولیک در سال ۱۹۷۷ ابداع شد، نشان می‌دهد که چنین خاطراتی مانند یک «عکس فوری» هستند که مکان، فعالیت مداوم، فرد مطلع، پاسخ عاطفی شخصی، واکنش‌های دیگران و پیامدهای آن رویداد را ثبت می‌کنند.

خاطرات پر از جزئیات، اما همیشه درست نیستند

اثر BLP، اصطلاحی شناخته‌شده در تحقیقات حافظه یا مرتبط با دقت خاطرات بر اساس جستجوی اولیه نیست. با این حال، این مفهوم که خاطرات می‌توانند پر از جزئیات باشند اما همیشه دقیق نیستند، با یافته‌های اثبات‌شده در مورد نحوه عملکرد حافظه، به‌ویژه پدیده‌ای که به عنوان “حافظه فلش‌بول” شناخته می‌شود و سایر اثرات تحریف حافظه، همسو است.

خاطرات می‌توانند واضح و پر از جزئیات باشند، به‌ویژه خاطراتی که بار احساسی دارند، اما این وضوح، دقت را تضمین نمی‌کند. افراد اغلب رویدادها را با اطمینان بالا به یاد می‌آورند، حتی اگر خاطراتشان ممکن است حاوی خطا یا تحریف باشد. این نادرستی‌ها می‌تواند ناشی از اثر “بازی تلفنی” باشد، جایی که خاطرات با هر یادآوری، تحت تأثیر باورها، خواسته‌ها، اطلاعات خارجی یا تأثیرات اجتماعی مانند اثر تنظیم مخاطب، بازسازی و گاهی تغییر می‌کنند. خاطرات عاطفی، در حالی که پایدار و از نظر ذهنی واضح هستند، ممکن است هنوز فاقد جزئیات دقیق واقعی باشند و می‌توانند در طول زمان مستعد تحریف باشند.

به طور کلی: خاطرات می‌توانند جزئیات زیادی داشته باشند اما به دلیل فرآیندهای بازسازی و تأثیرات بر یادآوری حافظه، کاملاً دقیق نباشند، که با پدیده‌های روانشناختی شناخته شده مانند خاطرات فلش بالپ و اثرات اطلاعات نادرست سازگار است(منبع)(منبع)(منبع).

خاطرات اغلب پر از جزئیات و وضوح هستند که می‌توانند حس دقت بالا را القا کنند. با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد که اگرچه خاطرات می‌توانند بسیار دقیق باشند، اما همیشه کاملاً دقیق نیستند. حافظه یک فرآیند بازسازی است، به این معنی که هنگام یادآوری یک رویداد، مغز قطعاتی را که گاهی اوقات می‌توانند فراموش شوند، تغییر کنند یا تحت تأثیر اطلاعات دیگر قرار گیرند، کنار هم قرار می‌دهد. این امر می‌تواند منجر به خطا یا تحریف حتی در خاطراتی شود که بسیار واضح به نظر می‌رسند.

مطالعات نشان می‌دهد که خاطرات ما عموماً کاملاً دقیق هستند، و برخی تحقیقات نشان می‌دهند که ۹۳ تا ۹۵ درصد از جزئیات یادآوری شده تحت شرایط خاصی می‌توانند صحیح باشند. با این حال، دقت حافظه با گذشت زمان کاهش می‌یابد و تعداد جزئیات به یاد مانده ممکن است کاهش یابد، اگرچه آن جزئیات به یاد مانده تمایل به دقیق ماندن دارند.

 

 

منبع : اثر فلش‌بالپ؛ چرا خاطرات شوکه‌کننده ماندگارند؟

اثر اشتباه حافظه؛ علت خطاهای ذهن و یادآوری غلط

 

 

خاطره‌ی کاذب، تجربه‌ی ذهنی به یاد آوردن رویدادی است که هرگز رخ نداده یا به شکلی متفاوت از آنچه ما به یاد می‌آوریم، رخ داده است. این خاطرات می‌توانند به همان اندازه که خاطرات دقیق و از نظر احساسی واقعی به نظر می‌رسند، دقیق و واقعی به نظر برسند، که همین امر زیر سوال بردن آنها را دشوار می‌کند.

محققان معتقدند که خاطرات کاذب زمانی شکل می‌گیرند که مغز از تخیل، تلقین و دانش قبلی برای ساختن نسخه‌ای از گذشته استفاده می‌کند که از نظر درونی سازگار به نظر می‌رسد، حتی اگر با واقعیت همسو نباشد(منبع).

چرا چیزهایی را به یاد می آوریم که هرگز رخ نداده اند؟

ما چیزهایی را به یاد می‌آوریم که هرگز اتفاق نیفتاده‌اند، به دلیل اثر حافظه کاذب، که یک پدیده روانشناختی است که در آن مغز خاطراتی از وقایعی را ایجاد می‌کند که در واقع رخ نداده‌اند یا خاطرات وقایع واقعی را تحریف می‌کند. این اثر به این دلیل اتفاق می‌افتد که حافظه یک ضبط کامل نیست، بلکه یک فرآیند بازسازی است که می‌تواند تحت تأثیر عوامل زیادی قرار گیرد.

دلایل اصلی اثر حافظه کاذب عبارتند از:

  • اثر اطلاعات نادرست: قرار گرفتن در معرض اطلاعات گمراه‌کننده پس از یک رویداد می‌تواند خاطراتی را که هرگز اتفاق نیفتاده‌اند تغییر دهد یا در ذهن جای دهد.
  • پیشنهاد و سوالات هدایت‌کننده: پیشنهادهای خارجی یا سوالات مکرر می‌توانند جزئیات نادرستی را در حافظه جای دهند و باعث شوند افراد باور کنند که رویداد پیشنهادی رخ داده است.
  • تورم تخیل: تصور واضح یک رویداد می‌تواند باعث شود مغز سناریوهای تصور شده را با خاطرات واقعی اشتباه بگیرد.
  • سردرگمی منبع: دشواری در تشخیص بین خاطرات، رویاها، داستان‌های شنیده‌شده یا رویدادهای خیالی می‌تواند منجر به خاطرات کاذب شود.
  • سوگیری‌ها و طرحواره‌های شناختی: چارچوب‌ها و سوگیری‌های ذهنی مغز، نحوه بازسازی خاطرات را برای تطبیق با انتظارات یا باورها شکل می‌دهند.
  • درگیری عاطفی و استرس: استرس و حالات عاطفی می‌توانند بر نحوه رمزگذاری و بازیابی خاطرات تأثیر بگذارند و حساسیت به تحریف را افزایش دهند.
  • فرآیندهای عصبی: مناطقی از مغز مانند هیپوکامپ، قشر جلوی مغز و سایر نواحی در اتصال و پردازش حافظه نقش دارند. نقص یا تغییر در این نواحی می‌تواند منجر به خاطرات کاذب شود(منبع)(منبع)(منبع).

 


منبع : اثر اشتباه حافظه؛ علت خطاهای ذهن و یادآوری غلط

سوگیری تأییدی چیست؟ یک خطای ذهنی رایج با مثال‌های واقعی

 

 

سوگیری تاییدی، تمایل به جستجو و ترجیح اطلاعاتی است که از باورهای از پیش موجود ما پشتیبانی می‌کنند. در نتیجه، ما تمایل داریم هرگونه اطلاعاتی را که با آن باورها در تضاد است، نادیده بگیریم.

سوگیری تاییدی اغلب غیرعمدی است، اما همچنان می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری ضعیف در تحقیقات (روانشناسی) و در زمینه‌های حقوقی یا زندگی واقعی شود(منبع).

چرا فقط به دنبال حرف هایی می گردیم که باورمان را تایید کند؟

ما به دلیل یک پدیده روانشناختی به نام سوگیری تاییدی، تمایل داریم فقط به دنبال کلمات یا اطلاعاتی باشیم که باورهای ما را تأیید می‌کنند. سوگیری تاییدی، تمایل انسان به ترجیح دادن اطلاعاتی است که از باورهای موجود ما پشتیبانی می‌کنند و در عین حال اطلاعاتی را که با آنها در تضاد هستند نادیده می‌گیرند یا رد می‌کنند.

این امر به این دلیل رخ می‌دهد که پردازش تمام اطلاعات موجود از نظر ذهنی پرهزینه و زمان‌بر است. مغز ما از میانبرهایی به نام اکتشاف استفاده می‌کند و به طور انتخابی اطلاعاتی را جستجو، تفسیر و به خاطر می‌سپارد که با ایده‌های قبلی ما همسو هستند و منجر به تصمیم‌گیری سریع‌تر اما همچنین خطاهای بالقوه در قضاوت می‌شود.

وقتی اطلاعات جدید آنچه را که از قبل باور داریم تأیید می‌کند، احتمال بیشتری دارد که آن را به عنوان حقیقت بپذیریم، بعداً بهتر به یاد بیاوریم و آن را در جهان‌بینی خود ادغام کنیم. در مقابل، اطلاعات متناقض تمایل دارند ما را به حالت تدافعی درآورند، باعث شوند روی نقص‌های آن تمرکز کنیم یا منجر به فراموشی کامل آن شوند.

این توجه انتخابی به شواهد تأییدکننده به حفظ و تقویت باورهای فعلی ما کمک می‌کند و ناهماهنگی شناختی، ناراحتی ذهنی که هنگام مواجهه با اطلاعات متناقض تجربه می‌شود، را کاهش می‌دهد.

در نهایت، سوگیری تاییدی ناشی از تمایل مغز به سهولت شناختی و آسایش عاطفی است و به ما کمک می‌کند از تلاش و استرس ناشی از بازنگری در دیدگاه‌های عمیق خود اجتناب کنیم، اما می‌تواند منجر به درک تحریف‌شده و تصمیم‌گیری ضعیف شود(منبع)(منبع)(منبع).

مغز از سوگیری تاییدی به عنوان یک میانبر ذهنی یا اکتشافی استفاده می‌کند تا با تمرکز بر اطلاعاتی که با باورهای قبلی فرد همسو هستند، تصمیم‌گیری را سریع‌تر و از نظر ذهنی آسان‌تر کند. وقتی افراد با اطلاعاتی مواجه می‌شوند که باورهایشان را تایید می‌کند، احتمال بیشتری دارد که آن را به عنوان حقیقت بپذیرند، آن را در درک خود بگنجانند و بعداً برای پشتیبانی از دیدگاه‌هایشان آن را به یاد بیاورند. برعکس، اطلاعات متناقض معمولاً با حالت تدافعی، بررسی انتقادی یا به سادگی فراموش می‌شوند.

 

منبع : سوگیری تأییدی چیست؟ یک خطای ذهنی رایج با مثال‌های واقعی

سوگیری لنگراندازی چیست؟ مثال‌ها و معنی ساده

 

سوگیری لنگراندازی، تمایل افراد به تکیه بیش از حد بر اولین اطلاعاتی است که در مورد یک موضوع دریافت می‌کنند. صرف نظر از صحت آن اطلاعات، افراد از آن به عنوان یک نقطه مرجع یا لنگر برای قضاوت‌های بعدی استفاده می‌کنند. به همین دلیل، سوگیری لنگراندازی می‌تواند منجر به تصمیمات ضعیف در زمینه‌های مختلف، مانند مذاکرات حقوق و دستمزد، تشخیص‌های پزشکی و خریدها شود(منبع).

اولین اطلاعات چگونه ذهن ما را قفل می کنند؟

اولین اطلاعاتی که در مورد یک موضوع دریافت می‌کنیم، ذهن ما را از طریق اثر لنگر انداختن، یک سوگیری شناختی که در آن قضاوت‌ها و تصمیمات ما به شدت تحت تأثیر آن اطلاعات اولیه قرار می‌گیرند، حتی اگر نامربوط یا دلخواه باشند، “قفل” می‌کند. این اطلاعات اولیه به یک نقطه مرجع یا لنگر تبدیل می‌شود و نحوه تفسیر تمام اطلاعات بعدی را شکل می‌دهد و قضاوت ما را منحرف می‌کند.

به عنوان مثال، هنگام مذاکره در مورد قیمت یا انجام تخمین‌ها، افراد تمایل دارند به جای ارزیابی عینی تمام داده‌ها، فقط کمی از لنگر تنظیم شوند و این منجر به تصمیمات مغرضانه می‌شود. این اثر به این دلیل عمل می‌کند که افراد از اولین اطلاعات به عنوان یک میانبر ذهنی یا چارچوب مرجع استفاده می‌کنند، افکار خود را حول آن لنگر می‌اندازند و به‌روزرسانی یا اصلاح باورها بر اساس آن را دشوار می‌کنند. اثر لنگر انداختن صرف نظر از دقت اولین اطلاعات اتفاق می‌افتد و یک پدیده رایج در زمینه‌های مختلف مانند خرید، مذاکرات و تخمین‌ها است(منبع)(منبع)(منبع)(منبع).

چگونه اطلاعات اولیه ذهن ما را قفل می‌کند؟

  • داده‌های اولیه یا لنگر، به عنوان یک نقطه مرجع شناختی عمل می‌کنند که تمام قضاوت‌های دیگر از آن گرفته می‌شوند.
  • افراد تمایل دارند تنظیمات را به اندازه کافی دور از این لنگر انجام دهند که منجر به سوگیری می‌شود.
  • لنگر، لحن ادراک را تعیین می‌کند و باعث می‌شود اطلاعات بعدی نسبت به لنگر ارزیابی شوند.
  • این پدیده حتی اگر لنگر نامرتبط یا دلخواه باشد نیز رخ می‌دهد.
  • لنگرها به شدت بر نگرش‌ها، انتظارات و تصمیمات تأثیر می‌گذارند و دیدن عینی موقعیت‌ها فراتر از آن اطلاعات اولیه را دشوار می‌کنند.

 

منبع : سوگیری لنگراندازی چیست؟ مثال‌ها و معنی ساده

صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 صفحه بعد